alisetesterblog

alisetesterblog

  • ۰
  • ۰

از وقتی تلفن­ های همراه هوشمند به ظهور emoji ها دامن زدند GIF راه جدیدی برای ورود به دنیای پیام­رسانی یافت. Tumbler که یک سایت میزبان بلاگ است اعلام کرده روزانه ۲۳میلیون فایل GIF روی صفحات متعددش بارگذاری می­شود. زمستان گذشته نیز فیسبوک پشتیبانی از GIF را به قابلیت­های خود افزوده است. به نظر می رسد این بازار برای تعدادی از استارتاپ­های تازه تاسیس جذابیت کسب­ وکاری ایجادکرده است و کسب ­وکارهای جدیدی در این حوزه در حال شکل­ گیری است. به همین ترتیب طبق تحقیقات یک موسسه تحقیقات جستجوهای اینترنتی برای GIFها نیز از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ نه برابر شده است. به نظر می ­رسد این قالب از ارایه محتوا در حال تبدیل شدن به یکی از روش­های اصلی پیام ­رسانی در کنار پیامک و استیکر و ... است. استارتاپ­های جدیدی با پشتیبانی سرمایه­ گذاران در حال کار بر روی GIFها هستند برای مثال Riffsy موفق به جذب ۱۰میلیون دلار سرمایه ­گذاری برای تولید صفحه­ کلیدهایی بر مبنای GIF برای گوشی­ های هوشمند شده و یا شرکت Giphy سرمایه­ای ۲۳میلیون دلاری برای کار بر روی موتور جستجوی GIFها جذب کرده است. در حال حاضر تعداد کمی از این شرکت­ها از این بازار درآمد کسب می­کنند ولی با توجه به تلاش­هایی که برای ورود به حوزه­ های جدیدی مانند بازاریابی و تبلیغات صورت گرفته سرعت بیشتری برای رشد این بازار پیش­بینی می­گردد. در این میان ورود غول­های مانند Apple که اخیرا امکان توسعه ­ی صفحه­ کلیدهای با قابلیت GIF را به گوشی ­های خود اضافه کرده به این بازی به هیجان آن افزوده است.

منبع:

نیویورک تایمز

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

 به گزارش فنافر، سایت «سبک زندگی آمریکایی» یک سایت مشهور فروش محصولات آمریکایی است. در صفحه اول سایت چهار نوع محصول پرفروش سایت نمایش داده می‌شود. چهار دسته محصولات خاص که به شیوه و سبک زندگی آدمها مربوط است: اول رژیم غذایی و داروهای لاغری، دوم داروهای گیاهی، سوم محصولات بدنسازی و چهارم از همین الآن قابل حدس است: محصولات زیبایی و مراقبت از پوست.

یک مقایسه ساده  از استقبال و میزان فروش این نوع محصولات در ایران به‌خوبی نشان می‌دهد که ما به‌طور دائم در معرض قبول استدلال متوهمانه فرهنگ آمریکایی هستیم: «سبک زندگی آمریکایی یک سبک زندگی جهان‌شمول است“. این گزاره‌ای است که با شدّت و حدّت فراوان توسط نظریه پردازان مطالعات فرهنگی غربی دنبال می‌شود و یک پایه اساسی همه جنگهای سبک زندگی جدید آمریکایی در دنیاست. ما راحت‌ترین، آرام‌ترین و زیباترین نوع زندگی ممکن را برایتان فراهم می‌کنیم، از گسترش وحشتناک سبک غذاخوردن سریع (نگاه کنید به گسترش فروشگاه‌های فست‌فود در سراسر دنیا، مشتریان مک‌دونالد روزانه به 65 میلیون نفر می‌رسد و هر ثانیه بیش از 75 همبرگر در دنیا به فروش می‌رسد) تا الزامات سبک معماری آپارتمانی شهرنشینی که همه دنیا را امروز در برگرفته است: زیر لوای چندفرهنگی و احترام به فرهنگ‌ها، وقتش هم که شود زیر لوای بمب‌های فسفری.

حالا دیگر کاملاً واضح است که فرهنگ غربی در حال ترویج ارزش‌های نهادینه شده‌اش از طریق ترویج چیزی به‌نام سبک زندگی غربی است، با تغییر در شیوه معمول زندگی برای تغییر در ارزش‌ها. رانت ابرقدرتی و برتری اقتصادی نظامی و شاید مهمتر از آن رانت تکنیک و تکنولوژی در استفاده از هنر در همه این سالها سبک زندگی یک خانواده کم‌تعداد طبقه متوسط نیویورکی را تبدیل به یک سبک زندگی استاندارد و معیار برای کل دنیا کرده است.

خرده‌فرهنگ‌های بومی با همه غنا و سابقه‌شان با منطق ساخته شده دنیای آمریکایی دیگر کارکردی نخواهند داشت، پروژه‌ای که نهایتاً در خوشبینانه‌ترین حالت با روند کنونی به مرگ تدریجی فرهنگ‌ها خواهد انجامید. نگاه مهاجم و منفعت‌طلب با زیرپایه اقتصادی؛ حالا اینجا برای کنترل بازار، تسلط بر ملتها یا هر دلیل دیگری در حال ترویج شیوه‌ای از زندگی است که عملاً بی‌هویت و تهی خواهد بود، جایی خالی برای پر کردن هر چیز، شاید پرکردن صندوق فروشگاه‌های زنجیره‌ای جهانی.

پیتر سالیس‌بری، زیست‌شناس، در مجموعه جدید "واقعیت‌های پنهان برندها" به‌عنوان اولین انتخاب خود، برند مشهور مک‌دونالد را انتخاب کرده است. سؤال او این است: آیا شهرت برگر مک‌دونالد به عوارض ناشی از میل کردن آن می‌ارزد؟ او در مقاله‌ای به بررسی فعالیت‌های مک‌دونالد از منظر آثار مخرب زیست‌محیطی و سلامتی انسان‌ها پرداخته است.

احتمالاً، اگر به‌رسم مسلمانی تا کنون، از غذاهای مک‌دونالد میل نکرده‌اید، افرادی را که از این غذاها استفاده کرده‌اند، می‌شناسید. "مک‌دونالد، با 32هزار شعبه در 117 کشور، بزرگترین رستوران زنجیره‌ای غذاهای آماده (فست‌فود) در جهان است. گروه برگر مک‌دونالد، متشکل از 1.7 میلیون نیروی کار است و سود حاصله آن در سه‌ماهه اول امسال 1.2 میلیارد دلار بوده است. در 20 سال اخیر، انتقادهای زیادی در مورد تأثیرات مخرب مصرف محصولات مک‌دونالد بر سلامت انسان و محیط زیست بوده است. نمونه‌هایی از این انتقادها "محاکمه 1990 مک‌لیبل" و مقاله "عامل اضافه‌وزن من" بوده‌اند که سعی در نشان دادن چهره واقعی مک‌دونالد داشته‌اند".

"کاهش فروش مک‌دونالد در اوایل دهه 2000 موجب تغییرات عملکردی این مجموعه شد. به‌دنبال سیاست جدید این مجموعه و توجه آنها به محیط زیست، سازمان‌های غیردولتی "گرین پیس" و "تراست کربن"، به‌عنوان حامیان محیط زیست، از مک‌دونالد تقدیر به عمل آوردند. به نظر می‌رسد که این سیاست جدید شگردی تجاری بود، نه تغییراتی اساسی و واقعی. سازمان‌هایی که از او حمایت می‌کنند یا به این شرکت جایزه می‌دهند هم بخش دیگری از پروژه عظیم جهانی سازی فست‌فود با محوریت مک‌دونالد را حمایت می‌کنند و بدون شک در سود این کار شریک او هستند.

"80 درصد شعبه‌های مک‌دونالد توسط نمایندگان این شرکت در کشورهای مختلف اداره می‌شوند و باید بر اساس استانداردهای مک‌دونالد عمل کنند. ولی شعبه‌های مختلف با محدودیت‌های منطقه‌ای نیز مواجه هستند. از طرفی، مواد اولیه آنها توسط تأمین کنندگان مختلف تهیه می‌شود، ازاین‌رو ارزیابی محصولات مک‌دونالد بر اساس استانداردی واحد غیرممکن است. تنها تأمین کننده جهانی ثابت مک‌دونالد شرکت کوکاکولا است".

ماجرای یک دادگاه برای مک‌دونالد

"شعبه انگلیسی مک‌دونالد پیشرفت رو به رشدی در دهه 1990 داشته است، تا اینکه در سال 1997 در جریان دادگاه مک‌لیبل، رستوران‌های مک‌دونالد توسط هلن استیل و دیوید موریس، باغدار و مأمور پست سابق، به‌واسطه بروشورهایی که علیه گروه مک‌دونالد منتشر کردند، مورد افترا قرار گرفتند. قاضی دادگاه مک‌لیبل با در نظر داشتن اینکه هلن استیل و دیوید موریس شواهد کافی برای ادعاهای خود ندارند، ادعاهایی از قبیل؛ نابودی جنگل‌های انبوه، بیماری و سرطان در کشورهای در حال توسعه و سوءهاضمه جهان سوم را رد کرد و تنها به این نتیجه رسید که مک‌دونالد کودکان را استثمار کرده و با تبلیغات کذب، غذاهای خود را مغذی خوانده است. همچنین حقوق پرداختی این شرکت به کارمندانش اندک است: به این ترتیب، درست در سالهایی که مک‌دونالد پیشرفت رو به رشدی را داشت، شوک عظیمی به شهرت دیرینه این شرکت وارد شد".

استفاده از غلات اصلاح شده، تولید بیش از حد گازهای گلخانه‌ای به‌دلیل پرورش ماکیان و احشام توسط کمپانی‌های زیرمجموعه مک‌دونالد، شیوه‌های غیرانسانی در پرورش حیوانات و ... بخشی از نقدهایی است که امروز مردم کشورهای مختلف نسبت به کیفیت غذای مک‌دونالد بیان می‌کنند، کیفیتی که همچنان از جانب شرکت‌ها و مؤسسات مختلف غذایی و زیست‌محیطی مورد ستایش قرار می‌گیرد و جوایز متعددی را دریافت می‌کند، جوایزی که هیچ‌گاه کارکردی جز تبلیغ برای برجسته‌تر شدن یک برند خاص نداشتند.

علی‌رغم تلاش‌های اخیر مک‌دونالد برای ترسیم چهره‌ای سلامت‌مدار از خود، فروش اصلی این شرکت را غذاهای آماده‌ای تشکیل می‌دهند که متهم ردیف اول اضافه‌وزن مردم انگلیس و آمریکا هستند، اضافه‌وزنی که سهم زیادی در افزایش بیماری‌های قلبی و عروقی داشته و این روند در کشورهای جهان سوم و کشورهایی که از سر ذوق و شیفتگی شعبه‌های مک‌دونالد را در کشورهای خود تأسیس می‌کنند، بسیار بیشتر است.

اگرچه شعبه‌های اروپایی و برخی از شعبه‌های انگلیسی مک‌دونالد اخلاق مدارانه عمل می‌کنند، اما شعبه‌های جهان سومی این شرکت با استفاده از مواد اولیه اصلاح شده و شیوه‌های پرورشی غیراستاندارد، از استانداردهای اخلاقی دور هستند. کنار این‌ها مک‌دونالد توانسته خود را به‌عنوان یک برند برتر فست‌فود در دنیا جا بیندازد و مدلی برای تغییر ذائقه غذایی مردم باشد. این شرکت توانست خیزی بلند برای یکسان سازی سبک زندگی در دنیا و به‌تبع آن درآمدزایی عظیم و عجیب برای یک جماعت و دولت خاص باشد.

تسنیم 

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

برخورداری از یک فضای مجازی امن برای آسایش و رفاه همه افراد ضروری است، بنابراین از همه ابزار و لوازم محیط‌های آنلاین ازجمله اینترنت برای افزایش موفقیت و سودآوری، نوآوری و ایجاد کسب‌وکارهای جدید استفاده می‌شود. بر اساس سند «استراتژی‌های ملی برای احراز هویت‌ در فضای مجازی» -National Security Strategy- که به‌اختصار «استراتژی یا NSTIC» نامیده می‌شود، زیرساخت‌های دیجیتال در آمریکا یک دارایی استراتژیک ملی به شمار رفته و محافظت از آن در عین رعایت حریم خصوصی و آزادی‌های مدنی، یکی از اولویت‌های امنیتی ملی و ضرورت‌های اقتصادی است. شناسایی و کنترل تهدیدهای موجود در این فضا، به افراد در حمایت از خود در فضای مجازی کمک کرده و بخش‌های خصوصی و دولتی را قادر می‌سازد سرویس‌های آنلاین بیشتری ارائه کنند. (+)

National-Security-Strategy-Small-banner-way2pay-94-05-06

یکی از مشکلات فنی و قانونی، نقص در شناسایی افراد و ابزارها در فضای مجازی است. بر اساس یکی از اسناد کاخ سفید به نام «بازنگری قوانین فضای مجازی» ، هویت واقعی و قابل‌اعتماد، سنگ بنای افزایش امنیت در فضای سایبر است.

در وضعیت کنونی، افراد ناگزیرند برای هر تعاملی در وب‌سایت‌های مختلف، نام کاربری و رمز عبور متفاوتی داشته باشند. دشواری این کار به حدی است که افراد را به عکس‌العمل‌هایی مثل استفاده مجدد از یک رمز واداشته و درنتیجه جرائم آنلاین و سرقت اطلاعات را ساده‌تر می‌سازد. در همین حال، کسب‌وکارهای آنلاین با هزینه‌های روبه افزایش مدیریت اکانت مشتریان، پیامدهای جرائم آنلاین و متضرر شدن و ورشکستگی به دلیل بی‌میلی افراد به ایجاد اکانت جدید مواجه هستند. علاوه بر همه این‌ها، دولت‌ها و صاحبان کسب‌وکار هم به علت فقدان امکان شناسایی هویت واقعی مشتریان خود، نمی‌توانند خدمات متعدد و متنوعی را به‌صورت آنلاین ارائه کنند. وب‌سایت‌های مورد کلاه‌برداری واقع‌شده، رمزهای سرقت شده و اکانت‌های حک‌شده، نشان‌دهنده ناکارآمدی مکانیزم‌های شناسایی و تائید است.

درحالی‌که استفاده از راهکارهای مختلف برای شناسایی هویت افراد ضروری است، برای بسیاری از تعاملات اینترنتی به شناسایی و تائید نیاز نیست یا وجود حداقل اطلاعات کافی است. همچنین باید ظرفیت، امکان گمنامی ‌یا استفاده از اسامی‌ مستعار در اینترنت به‌منظور ارائه حداکثر امکانات شخصی‌سازی و آزادی‌های مدنی را موردتوجه قرار داد. درعین‌حال، افراد و صاحبان مشاغل باید بتوانند پیش از انجام برخی تراکنش‌های مهم مانند بانکداری آنلاین یا دستیابی الکترونیک به اطلاعات مربوط به‌سلامت، هویت واقعی طرف مقابل را کنترل کنند.

سند «استراتژی‌های ملی برای احراز هویت در فضای مجازی»، زمینه همکاری بین بخش‌های خصوصی و دولتی در جهت افزایش سطح اطمینان نسبت به هویت افراد، سازمان‌ها، شبکه‌ها، خدمات و ابزارهای درگیر در تراکنش‌های آنلاین را فراهم می‌کند.

.

دیدگاه استراتژی این است که:

افراد و سازمان‌ها برای دستیابی به خدمات آنلاین از برنامه‌های احراز هویت قابل‌اعتماد و کارآمدی که به‌راحتی قابل‌استفاده و قابل‌انتقال باشد، استفاده می‌کنند؛ به شیوه‌ای که احساس اطمینان، آزادی انتخاب، نوآوری و شخصی بودن را تقویت کند.

«اکوسیستم هویت» که در این استراتژی موردنظر است، محیط آنلاینی است که افراد و سازمان‌ها می‌توانند به یکدیگر اعتماد کنند، چراکه بر اساس استانداردهای توافق شده، از دستورالعمل اخذ و احراز هویت دیجیتال خود و سیستم‌ها استفاده می‌کنند. اکوسیستم هویت برای تأمین امنیت تراکنش‌های ناشناخته تا کاملا تایید‌شده و دارای کمترین ارزش تا بالاترین ارزش، طراحی شده است. اکوسیستم هویت باعث افزایش این موارد خواهد شد:

  • مراقبت از حریم خصوصی افراد جهت اطمینان از اینکه اطلاعاتشان به‌صورت امن نگهداری شده یا جابجا می‌شود.
  • راحتی برای افرادی که می‌خواهند شناسه کاربری یا رمز کمتری نسبت به وضعیت فعلی خود داشته باشند.
  • کارآمدی برای سازمان‌هایی که از حذف کاغذ در فرآیندهای کاغذ محور و مدیریت اکانت‌ها منتفع می‌شوند.
  • سهولت استفاده از طریق اتوماتیک‌ کردن برنامه‌های مربوط به هویت در هر زمان و با استفاده از فناوری‌هایی که به سهولت قابل اخذ و اجرا باشند.
  • افزایش امنیت با دشوارتر کردن دست‌کاری در تراکنش‌های آنلاین برای مجرمان.
  • افزایش اطمینان نسبت به اینکه هویت‌های دیجیتال کاملا محافظت‌شده هستند و بدین ترتیب میزان استفاده از خدمات آنلاین افزایش خواهد یافت.
  • نوآوری با کاهش ریسک خدمات مهم و توانمندسازی ارائه‌کنندگان خدمات برای توسعه و تقویت حضور آنلاین خود.
  • افزایش قدرت انتخاب، به این معنی که ارائه‌کنندگان خدمات، گواهی هویت و رسانه‌های مختلفی را به افراد پیشنهاد می‌کنند.

بهبود حریم خصوصی و افزایش آزادی‌های مدنی ازجمله اصول اولیه اکوسیستم هویت است. این اکوسیستم از فناوری‌ها و قوانین محافظت از اطلاعات شخصی برای مرتبط ساختن تراکنش‌های افراد استفاده خواهد کرد تا هیچ خدمات‌دهنده‌ای نتواند مجموعه کاملی از اطلاعات فرد در فضای مجازی را به دست آورد. برای مثال کاربر برای یک تراکنش می‌تواند فقط سن خود را اعلام کرده و نیازی به ارائه تاریخ تولد، اسم، آدرس یا سایر اطلاعات هویتی نیست.

اکوسیستم هویت علاوه بر حفاظت از حریم خصوصی آنلاین، از گمنامی‌ یا هویت غیرواقعی افراد نیز حمایت می‌کند. این تلاش‌ها برای افزایش امنیت اطلاعات خصوصی و حمایت از آزادی‌های مدنی بخشی از یک برنامه گسترده سیاست‌گذاری حریم خصوصی است.

دنیایی را تصور کنید که در آن افراد می‌توانند تراکنش‌های مالی مهم خود را به‌صورت آنلاین و بدون نگرانی از سرقت هویت خود یا کلاه‌برداری و بدون نیاز به مدیریت تعداد زیادی شناسه کاربری و رمز عبور انجام دهند.

با اجرای استراتژی‌های ملی برای احراز هویت در فضای مجازی، افراد می‌توانند تراکنش‌های مالی مهم خود را به‌صورت آنلاین و بدون نگرانی از سرقت هویت خود یا کلاه‌برداری و بدون نیاز به مدیریت تعداد زیادی شناسه کاربری و رمز عبور انجام دهند.

.

به‌عنوان‌مثال:

«مری» از به خاطر سپردن رمز عبور و اسم کاربری‌های متعدد خسته شده است، بنابراین یک مجوز دیجیتال که روی کارت هوشمند ذخیره‌شده را از شرکت خدمات اینترنتی خود دریافت می‌کند. اکنون با داشتن کارت هوشمند، می‌تواند تراکنش‌های مهم‌تری مانند کنترل وضعیت سلامت خود را به‌صورت آنلاین انجام دهد. یک روز صبح کارتش را وارد کامپیوتر کرده و از مجوز دیجیتال برای صدور دستورهای زیر استفاده می‌کند:

  • ورود به‌حساب بانکی خود و اخذ اعتبار دیجیتال
  • خرید لباس از یک فروشگاه آنلاین بدون نیاز به باز کردن حساب
  • امضای اسنادی برای تمدید وام خرید مسکن
  • مطالعه یادداشت‌های پزشکش که با توجه به آزمایش قند خون روز قبل در گزارش شخصی وی نوشته شده
  • ارسال یک ایمیل برای تائید رزرو شام با دوستش
  • کنترل و مرور برنامه روزانه‌اش در پورتال اینترنت داخلی محل کار خود

فقط ظرف چند دقیقه مری توانست کارهایش را انجام داده و بقیه وقتش را صرف نوشیدن قهوه در کافی‌شاپ اختصاص دهد.

.

چشم‌انداز استراتژی

این «استراتژی» بر روی یافتن روش‌هایی برای تثبیت و مراقبت از هویت‌های واقعی دیجیتال که برای ارتقای امنیت تراکنش‌های آنلاین اهمیت اساسی دارد، متمرکز است. تراکنش‌های آنلاین، روابط الکترونیک میان دو یا چند طرف است که از طریق شبکه، سیستم یا کامپیوتر به یکدیگر متصل شده‌اند. فرآیند و فناوری موردنیاز برای ایجاد هویت (ایجاد هویت‌های دیجیتال اختصاصی) و شناسایی (شناسایی هویت یک کاربر، فرآیند یا ابزار) در اولویت این استراتژی است. علاوه بر این، استراتژی در پی یافتن راهکارهای قابل‌اعتماد و کاربردی است که دست سازمان‌ها را در تائید (تائید یا صدور اجازه دسترسی) باز بگذارد.

این سه‌گام یعنی ایجاد هویت دیجیتال، شناسایی و تائید، اطلاعات و امنیت لازم برای طرف‌های یک تراکنش خاص را فراهم می‌آورد به‌گونه‌ای که اعتماد متقابل تأمین شود.

افراد، سازمان‌ها، سخت‌افزار، شبکه و نرم‌افزار، همه شرکت‌کنندگان در یک تراکنش آنلاین هستند، بنابراین هر یک از طرفین ممکن است به ایجاد هویت دیجیتال، شناسایی و تائید نیاز داشته باشند. از سوی دیگر تهیه‌کنندگان طرح معتقدند که تمام موارد گفته‌شده تنها چندلایه از تأمین امنیت هستند و سایر لایه‌ها باید با آگاهی‌بخشی، همکاری دولت و افزایش تلاش ملی برای ارتقای برنامه‌ها ساخته شوند.

احراز هویت در ایمن‌سازی تراکنش‌های آنلاین، بخشی از فضای کلی مدیریت هویت است. این استراتژی به‌صورت دقیق، موضوعات مربوط به هویت در فضای آفلاین را مشخص نکرده است، با این وصف برنامه‌های هویت آنلاین و آفلاین می‌توانند و باید یکدیگر را کامل کنند. تشخیص هویت (تشخیص هویت یک فرد) و کیفیت اسناد مربوط به هویت، اثرات عمیقی بر اعتمادسازی نسبت به هویت دیجیتال دارد، اما استراتژی هیچ دستورالعملی برای نحوه استنتاج از این فرآیندها و اسناد ندارد.

.

همکاری بخش‌های عمومی و خصوصی

بخش خصوصی و همه سطوح دولت در همکاری با یکدیگر می‌توانند به موفقیت‌های اقتصادی، تأمین امنیت فضای مجازی و غلبه بر موانعی که دستیابی به هویت‌های واقعی در فضای مجازی را دشوار می‌کند، دست یابند. برخی از این موانع عبارت‌اند از:

  • نگرانی در مورد حفظ اطلاعات شخصی و حریم خصوصی افراد
  • کمبود گزینه‌های ایمن، مناسب و موردعلاقه کاربران برای شناسایی و تائید
  • عدم اطمینان با توجه به میزان احتمال کلاه‌برداری یا سایر قصور
  • فقدان یک چارچوب مشترک برای کمک به ایجاد هویت‌های قابل‌اعتماد در گستره متنوع تراکنش‌های آنلاین

منابع:

www.pcworld.com

www.continuitycompliance.org

www.nist.gov

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

 به گزارش فنافر، دو طراح افغان، بازی موبایلی را طراحی کرده‌اند که در آن کاربران می‌توانند با روند گفت‌وگوهای صلح دولت افغانستان و نمایندگان گروه طالبان همراه شوند.

این فراخوان کنایه‌ای به روند طولانی گفت‌وگوهای صلح دولت با گروه طالبان است. در این بازی، کاربر نقش کبوتر صلح را برابر مردی خشمگین که با خمپاره‌انداز روی شانه‌اش در حال شلیک به طرف اوست، بازی می‌کند.

این بازی با نام "ناراضی" به تازگی وارد دنیای اپلیکیشن‌های اندروید شده است. ناراضی اشاره به گروه طالبان است که حکومت افغانستان از آن به عنوان "برادران ناراضی" یاد کرده است.

مهدی امینی، کاریکاتوریست و محمد انور اسفندیاری، انیمیشن‌ساز افغان این بازی موبایل را طی سه ماه طراحی و تولید کرده‌اند.

امینی می‌گوید این اپلیکشن تلفیقی از خلاقیت انیمیشین و کاریکاتورهای اوست که در قالب یک بازی موبایل ارائه شده است. آنها این بازی را به صورت رایگان در گوگل‌پلی بارگذاری کرده‌اند و دلیلش هم این است که از ساخت این بازی هدف تجاری ندارند بلکه می‌خواهند پیام خود را منتقل کنند.

این بازی در حال حاضر فقط برای سیستم عامل اندروید تولید شده و سازندگان آن تصمیم دارند آن را برای سیستم آی ا اس اپل نیز طراحی کنند.

مهدی امینی که ایده‌ و تصویرپردازی این بازی از اوست فکر می‌کند که گفت‌وگوهای صلح دولت افغانستان با طالبان "شبیه یک بازی کامپیوتری است و توسط طراحان و برنامه‌نویسان ماهری برای جغرافیای افغانستان طراحی شده است."

او می‌گوید: "وقتی بحث بازی موبایل شد خواستیم مسایل مهم کشور را که همه مردم درگیر و نگران نتیجه آن هستند، به‌صورت بازی دربیاوریم و تاثیرگذاری داشته باشیم و مذاکرات صلح را انتخاب کردیم."

به گفته وی رئیس جمهوری سابق با یک مغازه‌دار سر میز مذاکره نشست و به او پول داد و محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری کنونی هم از پیام عیدی اخیر ملاعمر که گفته می‌شود دو سال پیش درگذشته است، تشکر کرد.

این یک بازی اکشن دو بعدی است که کاربر در طول آن یک کبوتر صلح را هدایت می‌کند و باید بتواند بدون آنکه آسیبی به این پرنده برسد ماموریت را به انجام برساند.

گرافیک بازی نسبت به بازی‌های دیگر همین ژانر که پیشتر در افغانستان تولید شده بود، خوب است و مراحل متعددی برای آن طراحی شده تا بازیکن را در طول بازی به چالش بیشتری بکشد.

موسیقی آغاز بازی از یک انیمیشن معروف برداشته شده که به اصالت بازی کمی خدشه وارد می‌کند.

هنوز موضع گروه طالبان در مورد این بازی مشخص نشده ولی ظاهر و محتوای بازی نشان می‌دهد که این گروه آن را تایید نخواهد کرد.

انور اسفندیاری، سازنده ۳۳ ساله این بازی اندرویدی هم می‌گوید: برای ساخت این بازی هیچ پولی هزینه نکرده و تنها وقت صرف کرده‌ است.

این ششمین بازی است که اسفندیاری برای اندروید طراحی کرده و می‌گوید وقتی آن را طراحی می‌کرد متوجه خطرهای احتمالی آن بوده است.

او می‌گوید بخشی از زندگی افغان‌ها در خطر و تهدیدهای روزمره امنیتی است و او به خاطر این تهدیدها نمی‌تواند فعالیت خود را تعطیل کند.

ایسنا

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

مجله مهر نوشت: «بچه خیابان ایران» اولین عنوانی است که می‌توانیم به او نسبت دهیم. جوانی که از 14 سالگی دنیایش زیرورو می‌شود و مهاجرت، او را از مذهبی‌ترین محله تهران می‌برد به کوچه‌پس‌کوچه‌های کانادا. سرووضع ظاهریش شبیه تمام جوان‌هایی است که هر روز در خیابان‌های همین شهر می‌بینیم؛ اما همین که یخمان آب می‌شود و سر صحبت را باز می‌‌شود به قدری پخته و سنجیده حرف می‌زند که باورمان نمی‌شود این جوان فقط 24 سال دارد. آقای دردشتیان حر‌ف های گفتنی و خاطره ‌های شنیدنی زیادی دارد که یک مصاحبه یک ساعته برایش خیلی کم است.

پدرم هم برای مساجد کار می‌کند

متولد سال 1370 در خیابان ایران، یکی از مذهبی‌ترین محله‌های تهران است. از همان کودکی بچه مسجدی بوده و به گفته خودش از همان زمان محبوب روحانی محل شان بوده است: «پدربزرگ من هم رابطه خوبی با روحانیون داشتند و حتی با تعدادی از آن‌ها مثل حاج آقای فلسفی یا مرحوم آیت‌الله مجتهدی رفت‌وآمد داشتند.» 14 سال بیشتر نداشته که به خاطر شغل پدر مجبور می‌شوند به کانادا مهاجرت کنند و وقتی از شغل پدر می‌پرسیم می‌فهمیم که حرفه پدر هم به اندازه پسر جذاب است: «شغل پدرم طراحی دکوراسیون مساجد مثل محراب‌سازی و کتیبه‌سازی بود و به همین خاطر ما به کانادا مهاجرت کردیم.» برایمان از فلسفه کار پدر هم می‌گوید. از اینکه مردم جهان الان بصری هستند و به همین علت هویت فرهنگی مساجد امروز نیازش بیشتر احساس می‌شود. برای اثبات حرفش هم حرفی از پدر نقل می‌کند: «یکی از برحق بودن شیعه هنر زنده آن هست. هنرهای مذهبی مسیحی خیلی کهن و مرده هستند و ارتباط گرفتن با آن‌ها سخت است. برای مثال حرم امام رضا هنرمندانه‌ترین سازه مهندسی است که در دنیا نمونه آن را نداریم.»

از «خیابان ایران» تا تورنتو کانادا

مداحی برای اهل بیت را رسالت خودش می‌داند و حتی مهاجرت از سرزمین اسلامی به غیراسلامی جایز نمی‌داند؛ مگر اینکه این مهاجرت برای تبلیغ باشد. برای این حرفش سند هم می‌آورد: «حدیثی داریم مبنی بر اینکه عده‌ای از اهل تسنن و تشیع به محضر امام صادق آمدند. این گروه می‌گویند که سیل آمده و شهر و خانه‌های ما خراب شده است. حضرت به آن‌ها می‌گوید که انشاالله که خدا خانه‌های شما را آباد کند و زندگی شما را سامان بدهد. این‌ها می‌روند و گروه دوم که محبین اهل بیت بودند، به دیدار امام می‌آیند. امام صادق این بار به آن‌ها می‌فرماید: «انشاالله خانه‌های شما آباد نشود. زندگی شما سامان نیابد تا شما به مهاجرت وادار شوید؛ چرا که هر کدام از شما که در زمین پخش شوید، معارف ما را انتشار می‌دهید. لذا هدف من هم از ماندن و برنگشتن همین بود.»
غربت و خو گرفتن با فضای جدید را فی نفسه دردناک و سخت می‌داند و با اینکه ساختار آمریکای شمالی به گونه‌ای است که مهاجرین بتوانند به راحتی راه خود را پیدا کنند؛ اما باز بین او و محل زندگی جدید  شکاف زیادی بوده است: « خب من در یک سن بحرانی، از فضا و مدرسه‌ای مذهبی وارد یک دبیرستان مختلط شدم! می‌توان گفت که این جریان مثل یک سیل است، و می‌تواند شما را هر لحظه ببرد و شما باید دستتان به یک شاخه‌ای وصل باشد که این توسل به اهل بیت است وگرنه وقتی که شما را آب برد، نجات پیدا کردن از آن سخت است. اگر خدا لحظه‌ای نظر لطفش را از من برمی‌گرداند و سایه لطف پدر و مادر نبود، این سیل مرا هم با خود می‌برد.»

هنوز قواعد شهید چمران آنجا حاکم است

سال اول و دوم دبیرستان را در کانادا بوده و سال سوم و چهارم را هم در آمریکا خوانده است. لیسانسش را در رشته بیوپزشکی در دانشگاه ایالتی نیویورک در شهر بوفالو خوانده است. به اسم دانشگاهش که می‌رسد، ذوق‌زده می‌گوید: «این دانشگاه نیویورک همان دانشگاهی است که آقای آقاتهرانی در یکی از واحدهای دیگرش دکترا گرفته است. ما در این دانشگاه با جمعی از دوستانی که از ایران آمده بودند، حلقه ایمانی خوبی در دانشگاه تشکیل داده بودیم که این هم به حفظ شدن در فضای دانشگاه کمک می‌کرد.» از او می‌خواهیم که درباره این حلقه برایمان بیشتر بگوید و او با این مقدمه که در هر دانشگاهی در آمریکا ادیان مختلف برای خودشان انجمن دانشجویی دارند، می‌گوید: «مسلمان‌ها برای خودشان انجمن دانشجویی اسلامی دارند. مسیحیان، یهودی‌ها، بودایی‌ها. حتی بعضی جاها که ایرانی‌های ناجور دارد، انجمن بهایی‌ها وجود دارد که خب حمایت‌های مالی بیشتری از آن‌ها می‌شود. میعادگاه ما هم نمازخانه بود و وقتی فردی وارد نمازخانه می‌شد از نحوه نماز خواندنش متوجه می‌شدیم شیعه است یا سنی و از قیافه‌اش هم حدس می‌زنیم که او شیعه عراق است، لبنان، سوریه یا بقیه کشورهای اسلامی. از همین جا ارتباط ما با هم شروع می‌شد و همین باعث می‌شد که خیلی خوشحال شویم؛ چراکه خیلی وقت‌ها ایرانی‌هایی هم می‌آمدند که خیلی اهل این مسائل نبودند و ما غصه می‌خوردیم!» از همان دوره لیسانس فعالیت‌های دانشگاهی‌اش را شروع کرده تا جایی که الان که دانشجوی دکتراست، مسئول انجمن اسلامی دانشگاهش شده است: «انجمن اسلامی در آمریکا را اولین بار شهید چمران پایه‌گذاری کرده است. یعنی یک انجمن اسلامی کلی بود به اسم «ام اس ای». بعد از آن هم که شهید چمران به لبنان رفتند، این انجمن شد «ام اس ای پی اس جی» یا «MSAPSG» یعنی انجمن اسلامی دانشجویان فارسی زبان. این انجمن در همه دانشگاه ها شعبه نداشت ولی آن انجمن اسلامی قبلی در همه دانشگاه آمریکا شعبه داشت. انجمن دانشجویی دانشجویان فارسی زبان را دانشجویان انقلابی تشکیل می‌دهند که هنوز با همان حال و هوای دوران شهید چمران هستند و هنوز بعد این همه سال همدیگر را برادر و خواهر صدا می‌زنیم و کوچکترها هم بزرگترهایشان را با لفظ خاله و عمو صدا می‌کنند. این فرهنگ از همان زمان باقی مانده است.»

خطیب نماز جمعه سنی‌ها شدم!

در عضویت در این انجمن اسلامی هم شیعه‌ها عضو هستند هم سنی‌ها و بحث شیعه و سنی در آن موضوعیت ندارد. اهمیت این مسئله را با یک خاطره برایمان تعریف می‌کند: «این قضیه به سال 2009، یک سال قبل از به هم ریختن سوریه برمی‌گردد. من یک بار که به عنوان مداح با کاروانی به  سوریه رفته بودم، در فرودگاه دمشق ساک و چمدان من روی زمین افتاد و کتاب‌های مذهبی و مداحیم بیرون ریخت. آقایی سوری شروع کردند به کمک کردن من و در همین حین هم حرف‌های اختلافی ضد شیعی می‌زدند. من هم تا حدودی عربی بلد بودم؛ اما نه در حدی که بتوانم با او مباحثه کنم؛ اما تا حدی که می‌توانستم به او گفتم که ما در آمریکا چون یک دشمن واحدی داریم، دیگر به اختلاف نمی‌توانیم فکر کنیم. البته کسانی هستند که با جهالت یا عناد به این اختلافات دامن می‌زنند؛ اما ما وحدت را وظیفه خودمان می‌دانیم و الحمدالله نتیجه آن هم موفقیت‌آمیز هم بوده است.» معتقد است که اگر ما شیعه‌ها در بین این اهل تسنن نباشیم، معاندان می‌توانند داخل آن‌ها نفوذ کنند و آن موقع هر برچسبی به شیعه بزنند.
و حالا رابطه آقای دردشتیان تا حدی با دوستان سنی‌اش خوب است که آن‌ها از او خواسته‌‌اند که خطیب نماز جمعه‌شان باشد: « رابطه ما به گونه‌ای بود که حتی جایی به من گفتند شما بیا و خطبه‌های نماز جمعه را بخوان و نماز را اقامه کن! این خیلی حرف است. یعنی شما رابطه‌ات با این‌ها آنقدر نزدیک شده و آنقدر به تو اعتماد دارند که پشت سر تو نماز بخوانند و چون سنی‌ها نماز جمعه را واجب می‌دانند، به هر قیمتی که شده این نماز را برگزار می‌کنند.»

مجبور شدم به زبان انگلیسی مداحی کنم

از کودکی به مداحی علاقه داشته و با حمایت‌های مادرش از شعر خوانی و دعاخوانی شروع کرده و به مداحی رسیده و الان مداحی را هم به زبان فارسی می‌خواند هم عربی و هم انگلیسی. البته تا چند سال پیش فقط مداحی فارسی می‌خوانده؛ اما چند سالی می‌شود که به زبان انگلیسی خواندش را هم شروع کرده است. کاری که اوایل خیلی هم آسان نبوده است: «مشکلی که ما با مداحی انگلیسی داریم این است که اشعاری که در زبان انگلیسی داریم مثل اشعار فارسی، منظوم نیستند و بیشتر اشعار سپید و نامنظوم هستند. این اولین مشکل ما در سبک‌سازی است؛ چون سبک‌ها محوریتش بر شعر کلاسیک است. دومین مشکل در ملودی است. اینکه مثلا روی سینه‌زنی ملودی بخوانیم که در این حوزه‌ها هم در زبان انگلیسی کار چندانی نشده است.» با تمام این مشکلات و سختی از خروجی مداحی‌های به زبان انگلیسی‌اش راضی است؛ چراکه خلا آن زیاد حس می‌شد: «قبل از اینکه مداحی را به زبان انگلیسی بخوانیم، می‌دیدیم که غیر ایرانی‌های زیادی در آن شرکت می‌کنند. حرارت و معنویتی که در این مجالس بود در جای دیگری پیدا نمی‌کردند. این‌ها می‌آمدند و ما غصه می‌خوردیم که برنامه‌ای نداریم که درخور آن‌ها باشد یا سخنرانی‌های ما را شرکت می‌کردند؛ در حالی که سخنرانی فارسی بود و مجبور بودند از جوان‌ترها کمک بخواهند تا برایشان  ترجمه کلمه به کلمه بکنند. خب این یک بحران بود برای ما؛ لذا بر اساس این نیاز ما کار را شروع کردیم.»

اولین مداحی انگلیسی را روی چهارپایه در منهتن خواندم

اولین مداحی انگلیسی‌اش را سال 2010 در خیابان پارک اونیوی منهتن در روزی که به روز حسین  معروف است، اجرا می‌کند. خودش می‌گوید: «آن موقع لهجه‌ام خیلی بد بود! چون با زبان و شعر انگلیسی خیلی انس نداشتم. شب قبلش روحانی مسجد به من گفت که اگر مداحی انگلیسی هم خوانده بشود، خیلی خوب است و من هم چون از سایه پدر به عنوان مربی اخلاقی و فکری خیلی استفاده می‌کردم، با همکاری ایشان از مجموعه شعرهایی که در زبان انگلیسی قبلا سروده شده بود، یک شعر واحد درست کردیم که شعر با شور و سوزی از آب درآمد و من فردای آن روز مثل بازار تهران، روی یک چهارپایه رفتم و این روضه را خواندم! که با استقبال  و واکنش‌های شیرینی مواجه شد؛ چون تازه این حرکت شروع شده بود. البته قبلا هم مداحی انگلیسی شده بود؛ اما نه با سبک ایرانی.» به طور کلی مداحی و سبک ایرانی را در جهان پیشتاز می‌داند.

مداحی که در آمریکا برای داعش خط و نشان  می کشد

اشعار را ابتدا از این ور و آن ور جمع‌آوری می‌کرده و به شعر سرودن هم رسیده است. قبل ترها اشعارش منظوم نبوده و درواقع امکان سینه‌زنی با آن وجود نداشته؛ اما کم کم اشعارش به بلوغ و وزنی می‌رسند که به کار سینه‌زنی هم می‌آیند. از او می‌پرسیم که برای کارهایش شاعر هم دارد یا خیر که در جواب می‌گوید: «به کثرتی که الان آقایان مداح در داخل دارند، خیر! اما چند نفری هستند و بعضی اشعار را هم باید خودم تنظیم کنم که در عین سادگی پویا هم باشد و هم قشر نخبه و هم قشر جوان را بتواند جذب کند. مثلا نباید از کلمات سنگین دانشگاهی استفاده کرد چون ممکن است حتی کسی که زبان مادری اش هم انگلیسی باشد، نتواند با آن ارتباط برقرار کند.» به اینجای مصاحبه که می‌رسد، از او می‌خواهیم تا برایمان یکی از آن مداحی‌هایش بخواند و او هم  برای یادگاری قطعه‌ای انگلیسی از مداحی ای را می‌خواند که نسخه فارسی‌اش به گوشمان خیلی آشناست. این مداحی را قبلا میثم مطیعی به زبان فارسی و عربی‌اش را خوانده بود و خواندن نسخه انگلیسی‌اش به او واگذار شده. مداحی سیاسی‌ای که برای تکفیری‌ها و داعشی‌ها خط و نشان می‌کشد و همین می‌شود سوال بعدیمان. از این می‌پرسیم که مخاطب شما در آمریکا رابطه‌اش با این اشعار سیاسی چگونه است و او ابتدا برایمان مقدمه‌ای می‌گوید: «اولا مومن عاقل و زیرک است. اصلا فلسفه شعر این است که ما حرفمان را به صورت شعر بگوییم نه به زبان عادی. لازم نیست مفاهیم عالی خود را به صورت مستقیم بیان کنیم. ما چند دسته مخاطب داریم. کسانی که میزانی از نگرش و بینش سیاسی دارند. برای این‌ها یک مطلبی باید ارائه شود. برای کسانی هم که راه و روش درستی دارند؛ اما هنوز گرایشی ندارند و هنوز به این بلوغ نرسیدند که باید موضعی داشته باشند هم باید مطلب متفاوتی ارائه شود و با یک عده دیگری هم هستند که ما کاری با آن‌ها نداریم!» و البته تشویق‌های همین مردم را قوه محرکه خود برای خواندن این مداحی سیاسی می‌داند گرچه این سیاسی‌خواندن‌ها خیلی وقت‌ها به جاهای باریک هم کشیده می‌شود و موانعی برای آن تراشیده می‌شود: «اگر موضوع به مراجع رسمی برسد، موانعی می‌گذارند یا مثلا در فرودگاه ما را بیشتر بازرسی بدنی می‌کنند؛ اما اگر واقعا کسی کاری که اقدام علیه امنیت آمریکا محسوب می‌شود را انجام  ندهد، نمی‌توانند به طور قانونی کاری به کار او داشته باشند؛ اما تا جایی که می‌توانند مانع‌تراشی می‌کنند.»

از ارمیای امیرخانی تا اشک‌های ظریف در مسجد امام علی نیویورک

از مسجد امام علی (ع) نیویورک می‌گوید و تفاوت‌هایش با مسجد محله‌اش در خیابان ایران: «فرق این مسجد با مساجد داخل ایران است که شما ممکن است که ببینید یک اهل تستن داخل مسجد آمده که ممکن است نگاه منفی هم به شیعه داشته باشد. او می‌آید و عقب مسجد بلند بلند حمد و سوره‌اش را می‌خواند تا حواس ها را به خود جلب کند تا بگوید من به اینکه شما شیعه‌اید معترضم؛ اما آمده‌ام در مسجدتان نماز بخوانم! این مسجد توسط آقا مرتضی تهرانی در محله کوئینز نیویورک تاسیس می‌شود. سرمایه خوبی هم برای این مسجد هزینه می‌شود. طی تاریخ اتفاقات هم زیادی برای این مسجد افتاده است. از آقای امیرخانی که با ارمیایش به این مسجد می‌رود و نماز می‌خواند تا آقای ظریف که در جلسات مداحی شرکت می‌کرد. آقای خزایی هم به این مسجد آمده‌اند. حتی آقای متکی وزیر سابق هم نماز عیدفطر در این مسجد خوانده‌اند.» این مسجد هم اهمیت سیاسی دارد هم اهمیت اجتماعی و مردمی؛ چرا اکثر ایرانی‌ها و سایر فارسی‌زبان‌های نیویورک‌نشین جایی جز مسجد امام علی ندارند. گرچه این مسجد فقط پاتوق فارسی‌زبان‌ها نبوده و آمریکایی‌های زیاذی به آن رفت‌وآمد داشته‌اند و حتی در آن مسلمان شده‌اند! این مسجد و روحانی‌اش حاج آقای اسلامی آنقدر تاثیرگذار بوده‌اند که اف بی آی بارها برای متوقف کردن آن تلاش‌هایی انجام داده است.

مسجد مجانی آفت بچه‌شیعه‌هاست

مسجد مجانی را برای بچه‌شعه‌ها آسیب می‌داند و معتقد است چرخ مسجد باید با پول‌های مردم بچرخد: «مسجد برای ما رایگان و همیشه در دسترس بوده است و متاسفانه این فرهنگ در خارج از کشور هم با خود برده‌ایم؛ در حالی که در مساجد خارج از ایران اینطوری نیست و وابسته به همان پولی  است که ما می‌دهیم و اگر در مساجد داخل کشور هم می‌خواهیم جوان‌های ما متدین‌تر شوند، باید بگذاریم جوان ها برای مسجد خرج کنند. باید احساس کنند که مسجد یک اداره دولتی نیست. مسجد مکانی است که برای آن‌ها ساخته شده و با پول آن‌ها زنده است. در آمریکا هم اکثر مساجد موفق فقط و فقط با پول مردمی جلو می‌روند. مسجد امام علی هم از زمانی که بنیاد علوی اموالش بلوکه شد، خیلی مردمی‌تر شد.» کتابخانه عظیم این مسجد، جلسات تفسیر قرآن و حتی کلاس‌های کامپیوتر و شنا هم از خدماتی است که این مسجد و سایر مساجد به مسلمانان‌های ساکن آمریکا ارائه می‌کنند. مسجد امام علی، مدرسه هفتگی هم دارد که احکام و عقاید در آن آموزش داده می‌شود.

صدای هیئت‌های ما به گوش شما نمی‌رسد

بحران اصلی‌اش در آمریکا را نداشتن رسانه قوی می‌داند: «خبرنگا واحد مرکزی خبر فقط یک نفر است که آن هم در یک دایره 24 مایلی محصور شده است و از آن فراتر نمی‌تواند برود؛ وگرنه ما در نیویورک هیئات بسیاری داریم که صدای آن‌ها به گوش رسانه‌های داخلی نمی‌رسد. و من خودم اصرار دارم ویدئویی از بعضی از جلسات تهیه کنم؛ ولو اینکه خیلی هم بی‌کیفیت باشد اما این‌ها در فضای مجازی پخش شوند تا صدای ما به گوش رسانه‌های داخلی و حتی در خود آمریکا هم برسد. از همان ابتدایی که وارد کار مداحی شده، تمام تلاشش را برای آموزش این فن به نوجوانان و کوچکترها کرده است. ولی با این حال باز دهه محرم که می‌شود از گوشه گوشه آمریکا او را به مسجد خود دعوت می‌کنند. خاطرات شیرین هم زیاد دارد: «من سالی که در مهدیه تورنتو بودم، بزرگترین جلسات را از لحاظ تعداد افراد تجربه کردم و جلسات 4-3هزار نفره داشتیم که مردم در سرمای سخت تورنتوی کانادا پشت درب مسجد می‌ماندند چون در مسجد دیگر جایی نبود و  مجبور می‌شدند به خانه‌هایشان برگردند. یک بار در یکی از همین جلسات یک نفر یک هدیه‌ای برای من آورده بود. اینجا مثل ایران هم ندارد که در دیگری وجود داشته باشدکه ذاکر  بتواند از آن خارج شود و همه چیز یک جاست و در این فضا مردم جلو می‌آیند و ابراز تشکر می‌کنند که البته این محبت مردم به اهل بیت است نه به شخص من. در همین فضا بانی مسجد فرشی را به من دادند و گفتند: آقایی که این فرش را آوردند که ظاهرش هم خیلی به دینداری هم نمی‌خورد و شاید اندیشه سیاسی‌اش هم قبل انقلابی باشد. آن آقا فرشی که روی آن وان یکاد  را نوشته بود را به شما هدیه دادند و برای شما یک برگه دست نویس گذاشته است. با این دست نویس من ساعت‌ها گریه کردم! آن آقا برای من نوشته بود که: تقدیم به برادری که بعد از سال‌ها گرما و شور محرم را به تورنتو برگرداند.»

مداحی در خانه مادر شهید در تورنتو کانادا

خاطره بعدی‌اش برمی‌گردد به مادر شهیدی در تورنتو ساکن هستند. مادری که دو پسر شهید به نام‌های محمدمهدی و محمدجواد دارد. پسر اول این مادر یعنی «محمدمهدی محمدی» در سن ده سالگی و پیش از انقلاب به شهادت می‌رسد و محمدجواد هم که در جبهه به شهادت می‌رسد. خودش خاطره شیرینش از این مادر را اینگونه آغاز می‌کند: «حضرت آقا هم در مدت ریاست جمهوریشان که این خانواده در ایران بودند، به دیدار این خانواده می‌آیند و قرآنی را با دستخط خودشان به آن‌ها هدیه می‌کنند که به من هم این دست‌نویس درون قرآن را به من نشان دادند. این مادر شهید به غیر از فعالیت در مسجد، ایام اربعین و فاطمیه در خانه‌اش برنامه روضه زنانه می‌گیرد و آن‌هایی را هم دعوت می‌کند که اغلب مسجد نمی‌روند و بیشترشان بی‌حجاب هستند و یادم هست اتاقی بالای خانه‌اش بود که من را از پله‌ها بالا می‌برد که من برای آن‌ها روضه بخوانم و بعدها همین خانم‌های بی حجاب می‌آمدند و تشکر می‌کردند و می‌گفتند این روضه شما ما را برد به فضای سال‌های پیشی که مثلا به مدینه یا مکه رفته بودیم. خاطره بعدی را هم از کاروان کربلای فاسی‌زبانان برایمان می‌گوید: «در سال 2009 در مسجد امام علی بودیم و داشتم رجز حضرت عباس را که قبلا آقای کریمی خوانده بودند را به اقتباس از ایشان می‌خواندم و مردم هم با شور جواب می‌دادند. بعد از این مراسم دعا کردم و گفتم هر کس هر حاجتی دارد، من که کربلا می‌خواهم! چند ماه بعد روحانی یکی از مراکز فارسی‌زبان‌هابه من زنگ زد و گفت که ما عازم سوریه و کربلا هستیم و دوست داریم شما هم همراه ما بیایید.»

انقلاب ایران محور وحدت شیعه و سنی

با شیعه‌های غیر ایرانی هم حشر و نشر دارد و معتقد است که «انقلاب اسلامی» محور وحدت بین شیعه‌ها و حتی شیعه و سنی است .مبلغان اسلامی دیگر کشورها هم در نیویورک هستند که برای تبلیغ اسلام غیرناب خود به فعالیت می‌پردازند و به گفته مداح جوان نیویورک‌نشین همیشه ما در این کارزار بازنده هستیم؛ چرا که نه ثروت آن‌ها را داریم نه نظام فرهنگی ما برای این تبلیغ تلاشی کرده‌اند: «من این قضیه را به عنوان گلایه یا توقع مطرح نمی‌کنم. این یک واقعیت است که عربستان سعودی با پول هنگفت نفت در ترویج اسلام غیرناب خودش فعالیت بکند. من در مساجد آن‌ها هم شرکت کرده‌ام. شما واقعا احساس صمیمیت نمی‌کنید و حس می‌کنید که وارد یک فضای رسمی شده‌اید و مردم در آن مسجد فقط نماز می‌خوانند و بس و این به نظر من مرگ یک مسجد است. فلسفه مسجد در اسلام این است که یک مرکز تجمع مردمان باشد؛ نه فقط برای عبادت.»

سعی می کنیم بچه ها را بیشتر جذب کنیم

برای آغاز مراسم مداحی‌اش در ابتکارات جدیدی دارد که خودش نام آن را گذاشته «اقدامات انقلابی»: «محرم امسال به جای دعای مرسوم امام زمان، با دعای عرفه امام حسین شروع کردیم. دعای غریبی که فقط یک بار در سال بدون توجه به معارف آن خوانده می‌شود و می‌رود تا سال بعد که دوباره به همین شکل قرائت شود. ما تکه‌های مهمی از این دعا را برای محرم جدا کردیم و با ترجمه روان کنارش می‌خواندیم که این اشک ها و  مناجات ها، دل‌ها را برای روضه و درک مصیبت اهل بیت آماده می‌کرد. از این روضه‌های سنگینی هم که داخل خوانده می‌شود، تا حد امکان پرهیز می‌کنیم.»آقای دردشتیان تمام تلاشش ر برای جذب کوچکترها به مسجد می‌کند تا جایی که برخلاف هیئت‌های سنتی در ایران، ردیف اول سینه‌زن‌هایش را به کودکان و نوجوانان قرار داده؛ حتی اگر این کار باعث شود نظم سینه‌زنی هیئت به هم بخورد. به اینجای مصاحبه که می‌رسد هیجان زده برایمان از شور و شوق بچه‌هایی می‌گوید که حالا دیگر در بطن و متن مسجد هستند نه در ردیف‌های عقب و پشت پدر و مادرهایشان: «در آمریکا مثل ایران نیست که به بچه‌ها آموزش بدهیم که ساکت بنشینند و سروصدا نکنند و اگر جایی را به عنوان مهدکودک برای آن‌ها درست نکنیم، این بچه‌ها آزادند که بیایند داخل مسجد و بدوند؛ بدون اینکه از کسی بترسند و همین بچه با تمام شیطنت‌هایش موقع سینه‌زنی اشتیاق و شور زیادی از خودش نشان می‌دهد و با اینکه شاید خیلی هم به زبان فارسی آشنایی نداشته باشد، نوحه‌های فارسی را تکرار می‌کند!»

هیئت آنلاین راه اندازی کردیم

یکی از ظرفیت‌های مهم در عرصه مداحی را مولودی و شریک شدن در شادی اهل بیت می‌داند چرا که دشمن اسلام و اهل بیت ما را مردمی همیشه عزادار و همیشه افسرده می‌داند: «ازظرفیت مولودی‌ها و اعیاد به خوبی می‌توان برای این تغییر نگرش استفاده کرد.»پای هیئت‌های هفتگی‌اش به فضای مجازی هم کشیده شده است تا سه سالی هم مداح «هیئت آنلاین» نیویورک شود: «اول از اتاق‌های گفت‌وگوی یاهو شروع شد که دور هم جمع می‌شدیم و دعای کمیل می‌خواندیم. مشکل ما هم این بود که جوان‌های زیادی در شهرهای دیگر دانشجو بودند و هیچ دسترسی به هیئت زنده هم نداشتند و چقدر این جوان صوت آقای سماواتیان یا غیره را گوش بدهد؟ و دلش می‌خواهد جایی باشد که این دعا را زنده بخواند و برای این مخاطب ما، بهترین وسیله همین هیئت آنلاین بود که تاسیس شد.»

تقریبا می‌توان گفت مهدی دردشتیان تنها مداح ایرانی ساکن آمریکا است؛ اما وقتی این لفظ را به او نسبت می‌دهیم، می‌گوید: «نمی‌دانم این واژه برای من خیلی سنگین است!»

بعد از گذشت این همه سال دوری‌اش از وطن،هنوز هم دلش اینجا در ایران است و وقتی می‌پرسیم دوست دارد برگردد یا نه بلافاصله جواب می‌دهد: «بله حتی در این سفر  هم برای ماندن تقلا کردم. شما نمی‌فهمید وقتی وارد فرودگاه امام خمینی می‌شوید و کسی که پشت باجه نشسته به شما می‌گوید: سلام چه حسی دارد!  وقتی احساس می‌کنید که در مملکت شیعه نفس می‌کشید. وطن جایی است که محبین امیرالمومنین در آن جمع شده باشند. ضرورتا مرزبندی ندارد و من این وطن را واقعا دوست دارم. با اینکه گاهی از نبود یک سری زیرساخت فرهنگی در کشور غصه می‌خورم اما در مجموع اگر روزی احساس کنم در ایران موثر خواهم بود، آن روز قطعا از خدا می‌خواهم که خودش مقدمات ورودم را رقم بزند.»

فارس

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

 به گزارش فنافر، نمایندگان مجلس به دنبال اعلام وصول طرحی هستند که براساس آن سازمان نظام مهندسی فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور ایجاد شود.
به گزارش خبرنگار مهر، طرح نظام مهندسی فناوری اطلاعات و ارتباطات با پیشنهاد نمایندگان کمیسیون صنایع و معادن و امضای بیش از ۵۰ نماینده، در دستور کار بررسی مجلس شورای اسلامی قرار گرفته است.
این طرح با هدف ساماندهی و نظام مند کردن بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور از سوی نمایندگان تهیه شده و ایجاد محیط امن و مناسب برای جذب سرمایه گذاری و حمایت از بخش خصوصی در حوزه کسب و کار الکترونیکی، حمایت از توسعه فناوری بومی و تولیدکنندگان سخت افزار داخل کشور، تقویت بخش خصوصی در صنعت ICT، توسعه و ارتقاء خدمات به شهروند، حمایت از صادرات خدمات فنی و مهندسی، نرم افزار و سخت افزار و همچنین اشتغال زایی با توجه به فارغ التحصیلان حوزه فناوری اطلاعات کشور از جمله مهمترین اهداف آن محسوب می شود.
طرح نظام مهندسی فناوری اطلاعات و ارتباطات در حالی قرار است به زودی در مجلس اعلام وصول شود که از سال ۸۴ و با امضای رئیس جمهور وقت، سازمان نظام صنفی رایانه ای کشور با اهدافی مشابه، ایجاد شده است؛ از طرفی شورایعالی انفورماتیک نیز، دیگر نهادی است که با اهدافی اینچنینی فعالیت می کند.
با وجود اینکه این طرح موافقان و مخالفان بسیاری دارد، هفته گذشته محمود واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در سفر استانی خود به همدان نیز به ایجاد نظام مهندسی ICT اشاره کرد و گفت: طرح ایجاد نظام مهندسی رایانه ای در مجلس شورای اسلامی مطرح است و ما نیز از طریق معاونت امور مجلس این موضوع را پیگیری خواهیم کرد.
قرار است این طرح به زودی به هیات رئیسه مجلس تقدیم شود.

ای تی آنالیز

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

 به گزارش فنافر، با ورود چهار عنوان انیمیشن جدید غیر مجاز که بدون دریافت پروانه نمایش از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  به صورت گسترده در سراسرکشور توزیع شده اند، اتحادیه شرکتهای ویدئو رسانه (سینمای خانگی) ایران در اطلاعیه ای ضمن اعلام اسامی این عناوین از خانواده ها، علاقه مندان شبکه نمایش خانگی و عموم مردم درخواست کرد از خرید عناوین مذکور خودداری کنند.

این تشکل صنفی در اطلاعیه ای اعلام کرد: متاسفانه روند رو به رشد تولید و توزیع انیمیشن های غیر مجاز در شش ماهه امسال  شدت یافته و برخی سودجویان با بهره گیری از فضای موجود، فعالیت غیر قانونی خود را در سایه بی توجهی مدیران سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به طرز چشمگیری گسترش داده و در طول هر ماه تعدادی از فیلم های انیمیشن روز دنیا را بدون دریافت مجوز از سازمان سنیمایی به شکل حرفه ای دوبله، تولید و در سراسر کشور توزیع کرده و سودهای کلانی به جیب زده اند.

در بخش دیگری از این اطلاعیه به تلاش های اتحادیه شرکتهای ویدئو رسانه (سینمای خانگی) ایران برای تعامل حداکثری با ستاد صیانت و حمایت از محصولات سینمایی از طریق تماس های تلفنی، برگزاری نشست و ارسال برنامه های مدون برای مبارزه ریشه‌ای با سودجویان و تکثیر کنندگان غیر مجاز محصولات نمایش خانگی به ویژه انیمیشن های خارجی اشاره و از بی تفاوتی ستاد مذکور به مراتب فوق و همچنین انجام اقدامات جزیی و برنامه های نمایشی انتقاد شده است.

در اطلاعیه اتحادیه شرکتهای ویدئو رسانه (سینمای خانگی) ایران همچنین تصریح شده : این اتحادیه تا زمان حل ریشه ای مشکل انیمیشن های غیر مجاز در سایه بی تفاوتی سازمان سینمایی نسبت به شبکه نمایش خانگی در سالی که اصطلاحا از سوی مسئولان این سازمان سال نمایش خانگی نیز نامیده شده است، وظیفه خود می داند تا در حد توان و امکانات محدود خود و همچنین همیاری اهالی محترم رسانه های جمعی و نمایندگان محترم توزیع مویرگی و شاهرگی محصولات نمایش خانگی، نسبت به اطلاع رسانی اسامی فیلم های غیر مجاز موجود در شبکه نمایش خانگی جهت صیانت از حریم امن و اخلاقی خانواده های محترم، علاقه مندان شبکه نمایش خانگی و عموم مردم عزیز  اقدام نماید.

بر همین اساس این اتحادیه از عموم مردم در خواست کرد تا از خرید چهار عنوان انیمیشن غیر مجاز به اسامی:باب اسفنجی در شکار عروس دریایی،  اولین فیلم سینمایی گوسفند زبل(بره ناقلا)،مینیون ها ۲۰۱۵،باب اسفنجی (پاتریک کوچولو) جدا خودداری کنند.

این اتحادیه همچنین از نمایندگان عمده توزیع و فروش محصولات نمایش خانگی در سراسر کشور درخواست کرد هر چه سریعتر و راسا نسبت به جمع آوری عناوین یاد شده از بازار اقدام و اسامی خاطیان را به اتحادیه شرکتهای ویدئو رسانه ایران اعلام کنند. این اطلاعیه همچنین از عموم مردم تقاضا کرد تا در صورت مشاهده فروش چنین اثاری در مراکز فروش، اطلاعات مربوطه را به شماره تلفن و یا نمابر ۰۲۱۸۷۱۹۵۰۰۰ و یا رایانامه info@evri.ir  اعلام کنند.

رجا نیوز

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

20تلویزیون هوشمند از درآمیختن یک تلویزیون معمولی با یک کامپیوتر ایجاد می‏شود که می‏تواند سرویس‏های متنوعی را به کاربر ارایه دهد. کاربران می‏توانند در تلویزیون هوشمند خود نرم افزار نصب کنند، ویدیو و تصاویر آنلاین را مشاهده کنند، صفحات وب را مرور کنند، بازی اجرا کنند و از همه مهمتر به کانال‏های IPTV متصل شوند.

تلویزیون‌های هوشمند همچنین امکان اتصال به اینترنت و استفاده از سرویس‌های آنلاین ویدیویی و شبکه‌های اجتماعی و غیره را دارند. SmartTVها قادرند با کامپیوتر ارتباط برقرار کرده و اطلاعات را دریافت و یا ارسال کنند.

اصطلاح SmartTV یا تلویزیون هوشمند، اولین بار توسط سامسونگ معرفی شد. پس از آن ال جی، فیلیپس و سونی نیز آن را توسعه دادند. در حال حاضر اکثر تولیدکننده‏های تلویزیون، SmartTV  تولید می‌کنند ولی برخی، نامهای متفاوتی برای تلویزیونهای هوشمند خود گذاشته‏اند. بعنوان مثال سونی تلویزیون‌های هوشمند خود را  InternetTV  نام گذاری کرده است. به هر حال منظور ما از تلـــویزیون هوشـــمند (SmartTV)تلویزیونی است که قادر به ارائه سرویس‌های اینترنتی، بازی‌های رایانه‌ای، دسترسی به شبکه‏های IPTV و .... می باشد.

امکانات تلویزیون هوشمند

تلویزیون‌های هوشمند نسبت به تلویزیون‌های معمولی امکانات بسیار وسیع‏تری دارند. با تلویزیون‌های هوشمند می‏توان تصاویر در حال پخش را ضبط کرد، با قابلیت  Time Shifting نگران از دست دادن تصاویر زنده نبود و همچنین می‏توان از تلویزیون تعاملی IPTV استفاده کرد. در واقع تلویزیون‌های هوشمند نحوه استفاده از تلویزیون را تغییر داده‏اند و کاربر بسیاری از اموری که در کامپیوتر خود انجام می‏دهد را می‏تواند در صفحه نمایش بزرگتر و با کیفیت HDTV  انجام دهد. تلویزیون‌های هوشمند به راحتی به شبکه‏های اجتماعی و سرویس‌های اشتراک‏گذاری ویدیو متصل می‌شوند.

تحلیل و هشدار

ترکیب گیرنده‌ی تلویزیونی با یک سیستم کامپیوتری، باعث شده است که این بار، امکان اتصال به اینترنت و دور زدن فیلترها و دسترسی به شبکه‌های خارجی به‌صورت تعاملی بر روی گیرنده تلویزیونی ایجاد شود.

ظاهراً مسئولین مربوطه، به دلیل عدم آشنایی با ماهیت این فناوری، خطرات فرهنگی آن را درک نکرده و لذا بازارهای کشور را به‏روی این پدیده گشوده‌اند؛ درحالیکه می‌توانستیم این تهدید را به فرصت تبدیل کنیم و شرکتهای صادرکننده را موظف به رعایت استانداردهایی کنیم که  محتوای مناسب ارائه شده در شبکه‌های داخلی، بر روی این گیرنده‌ها ارائه شود.

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

 به گزارش فنافر، تعدادی از این فروشگاه های آنلاین به کاربران امکان می دهند محصولات مختلف را مشاهده کرده و اقلام مورد نظر را به طور مستقیم بر روی شبکه های اجتماعی خریداری کنند. در برخی موارد هم کاربران به سایت شرکت های یاد شده هدایت می شوند.

در حال حاضر تعدادی از خرده فروشان و شرکت های تجارت الکترونیک در حال تست و بررسی این قابلیت ها بر روی نسخه رومیزی و موبایل فیس بوک هستند. البته اسامی این شرکت ها افشا نشده است.

در ماه های اخیر فیس بوک تلاش فراوانی کرده تا خدمات تجارت الکترونیک را در وب سایت خود ارائه کند. با توجه به اینکه این شبکه اجتماعی دومین سایت پربازدید جهان است از پتانسیل فراوانی برای ارائه خدمات تجارت الکترونیک برخوردار است.

این شرکت در حال حاضر از محل ارائه خدمات تبلیغاتی و فروش داده های کاربران به اشخاص و شرکت های ثالث درآمد فراوانی کسب می کند و با ارائه خدمات تجارت الکترونیک بر میزان این درآمد خواهد افزود. این ابتکار عمل ممکن است درامد تبلیغاتی فیس بوک را هم افزایش دهد.

این شبکه اجتماعی در سال 2011 هم برای ارائه خدمات تجارت الکترونیک به برخی سایت ها و شرکت ها تلاش کرد. اما این ابتکار عمل چندان مورد توجه قرار نگرفت و بعد از شش ماه متوقف شد.

فارس

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

صنعت بازی در طول دهه گذشته در جهان با چنان رشدی رو به رو بوده که به راحتی می‌توان گفت درآمد حاصل از آن برای کمپانی‌ها و شرکت‌های تولید کننده بازی‌های کامپیوتری سر به فلک کشیده است.

به سادگی می‌توان از صنعت بازی‌ به عنوان یکی از موفق‌ترین صنعت‌ها در جهان نام بود. این صنعت تنها در ایالات متحده امریکا به یک صنعت بیلیون دلاری تبدیل شده است صنعتی که همچنان در حال رشد است. حال سوال اینجاست که این صنعت تا چه حد قابل بزرگ شدن است؟ و آیا زمانی فرا می رسد که رشد آن متوقف شود و یا نادیده گرفته شود؟
بازی‌ همیشه محبوب بوده چه در گذشته و چه امروز. صنعت بازی برای نخستین‌بار در دهه ۱۹۶۰ و با ورود بازی‌های ویدیویی به دل مردم راه یافت و آنها را سرگرم کرد. در آن زمان ورود چنین سرگرمی به خانه‌ها توجه بسیاری از مردم را به این صنعت و تولیدات آن جلب کرد. با این وجود در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بود که اتفاقی عجیب باعث کم‌رنگ شدن صنعت بازی شد. در آن زمان با حضور کنسول‌ها و کامپیوترهای شخصی و لب تاپ تمرکز از روی بازی‌ها کمتر شد و بر کامپیوترها و کنسول‌ها بیشتر شد. بنابراین بازار فروش بازی‌ها در مقایسه با کنسول‌ها و کامپیوتر در سایه‌ قرار گرفت.
عبور از سرگرمی و هیجان به سودآوری
همانطور که تکنولوژی پیشرفت می‌کرد، صنعت بازی از یک پدیده سرگرم کننده و هیجان‌انگیز به یک صنعت سودآور میلیارد دلاری حرکت می‌کرد. پیشرفت‌ها و خلاقیت‌های متخصصان این حوزه در خصوص طراحی‌ و جذابیت‌های گرافیکی و از طرفی فراگیر شدن اینترنت در سراسر جهان به رشد این صنعت کمک کرد و ناخواسته آن را به یکی از غول‌های پرسود تبدیل کرد.
به مرور بازی‌هایی در جوامع مختلف توسعه یافت که از آنها با نام بازی‌های آنلاین یاد می‌شد. بازی‌هایی که با وجود اینترنت خیلی سریع در میان مردم در سراسر جهان فراگیر شد و علاقمندان زیادی را به خود جلب کرد. این بازی‌ها دو قابلیت داشتند به این ترتیب که کاربر می‌توانست به صورت آنلاین با آن بازی کند و یا آن را بعد از دانلود شدن روی کامپیوتر شخصی‌اش فعال کند و با آن بازی کند. این روند بعدها به مرور از کامپیوترهای شخصی و خانگی به لب‌تاپ و بعد از آن تبلت و گوشی‌های تلفن همراه هوشمند منتقل شد.
به طور خلاصه تکنولوژی و دانش بشری سر بزنگاه به کار این صنعت آمد و موجب شد تا محبوبیت و اقبال بازی‌های کامپیوتری به اوج برسد و در مدت زمانی کوتاه به یک صنعت بزرگ تبدیل شود.
سال ۲۰۱۵ سال موفقیت بازی‌های گوشی‌های هوشمند
اما این موفقیت‌ها همچنان ادامه دارد. کارشناسان معتقدند امسال بازی‌های گوشی‌های تلفن همراه می‌تواند به رشد مضاعف صنعت بازی در جهان کمک کند. افزایش محبوبیت این گروه از بازی‌ها و فراگیری تلفن‌های همراه هوشمند در سراسر جهان طراحان و تولیدکنندگان بازی را به سمت تولید بازی‌هایی مناسب برای تلفن همراه کرده است.
بازی‌هایی جذاب که می‌تواند هر مخاطبی را مجذوب خود کند. بازی‌هایی که هم به صورت آنلاین و هم در صورت دانلود شدن روی گوشی تلفن همراه در هر زمان و مکانی می‌تواند همراه کاربر باشد و وابستگی او را به دستگاه‌های دیگر کاهش دهد. همین امر موجب می‌شود تا متخصصان و کارشناسان این حوزه سال ۲۰۱۵ را به عنوان سال موفقیت بازی‌های گوشی‌های هوشمند بشناسند.
این گروه معتقدند بازی‌هایی که برای گوشی‌های تلفن همراه هوشمند طراحی می‌شود خود می تواند به عنوان یک صنعت پرفروش و موفق ارزش بازی‌های وابسته به کنسول‌ها را در سایه خود کم‌رنگ و بی رنگ و بو کند.
یکی از دلایل موفقیت بازی‌های تلفن همراه هوشمند قابلیت شرکت در مسابقات و فراخوان‌هایی است که در سراسر جهان امکان پیوستن به آنها وجود دارد. این قابلیت می‌تواند به طور موازی جذابیت‌هایی برای کاربر داشته باشد و درآمدی موازی درآمد حاصل از عرضه و فروش محصولات و بازی‌ برای کاربران بازی‌های تلفن همراه هوشمند داشته باشد.
اقتصاد رو به رشد صنعت بازی
آمارها نشان می‌دهد که صنعت بازی‌های ویدیویی در سال‌های گذشته به رشد اقتصادی ایالات متحده امریکا کمک بسیاری کرده و چیزی حدود ۲۱ بیلیون دلار برای این کشور به همراه داشته است.
این در حالی است که صنعت بازی در فاصله زمانی سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ با رشدی ۹ درصدی روبه رو بوده در حالی که میزان متوسط رشد اقتصادی در دیگر صنعت‌ها در این کشور ۴/۲ درصد در همان بازه زمانی بوده است و این تنها یک نمونه از موفقیت‌های این صنعت است.
  • مصطفی ایمانی