alisetesterblog

alisetesterblog

  • ۰
  • ۰

 به گزارش فنافر، گوگل بدون شک پربازدیدترین سایتی است که ایرانیان از خدمات آن استفاده می‌کنند. رتبه الکسای گوگل نیز نشان می‌دهد که تقریبا در رتبه نخست بازدید ایرانی‌ها از سایت‌های اینترنتی قرار دارد. ولی در عین حال استفاده از بسیاری خدمات این غول اینترنتی برای ایرانی‌ها ممنوع است. به عنوان مثال بخش توسعه یاDeveloper ،که برای برنامه‌نویسی استفاده می‌شود، از سوی گوگل برای کاربران ایرانی مسدود شده است. همین قضیه راجع به برنامه‌های دیگری در مرکز دانلود Google Play وجود دارد.

گوگل

چندی قبل که هنوز آتشفشان افشاگری‌های ادوارد اسنودن، کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا خاموش نشده بود، بعد از افشای اطلاعاتی در خصوص همکاری‏های مرموز گوگل با سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا، اعلام شد محصول آیفون شرکت اپل ابزار جاسوسی دولت آمریکا است.
از سوی دیگر چندی پیش بود که رسوایی شنود مقامات ارشد اتحادیه اروپا و در راس آنها شنود مکالمات صدراعظم آلمان جنجال زیادی به پاکرد.
البته این نخستین بار نبود که اروپایی‌ها مورد سواستفاده متحد خود یعنی آمریکایی‏ها قرار می‌گرفتند. از همین رو اروپایی‌ها نگران اهداف شرکت‌های اینترنتی آمریکا همچون گوگل و فیس‌بوک هستند. با این تفاسیر اگرچه اروپایی‌ها انگیزه کافی برای مقابله با موتور جستجوی آمریکایی گوگل را داشته و دارند، اما نهایتا به این نتیجه رسیدند که حتی با صرف هزینه‏‌های هنگفت هم نمی‌توانند موتور جستجویی طراحی کنند که با گوگل برابری کند. در نهایت نیز اتحادیه اروپا تصمیم گرفت راه شکایت و درخواست‌های دادگاهی را برای کم کردن نفوذ غول‌های اینترنتی آمریکا روی اطلاعات کاربران اروپایی پیش بگیرد. در برخی موارد نیز این شرکت‌ها را وادار کرده‌اند تا اطلاعات خود را در خاک کشورهای اروپایی نگه داشته و در مواقع نیاز امکان دسترسی دولت‌های اروپا به اطلاعات آنها را بدهد.

اما در شرق دنیا رهبران سرزمین اژدهای سرخ سیاست دیگری را در مواجهه با نفوذ مجازی آمریکایی‌ها انتخاب کردند. دولت چین در یک نمونه از این تلاش‌ها سعی کرد با موتور جستجوی بومی خود به نام »بایدو« در مقابل گوگل قد علم کند. باید و با توجه به جمعیت این کشور و سرمایه و پشتکاری که دارند تقریبا با موفقیت روبرو شد.

گرگر  یوز پارسی جو

شاید تلاش ایران برای ایجاد موتورهای جستجوی گوناگون داخلی همچون»سلام«، »یوز«، »پارسی‌جو«، »گرگر« و غیره بیشتر به الگوی چین شبیه باشد. ولی آیا ایران با بودجه 170 میلیارد تومانی که برای این موتورها در نظر گرفته و همزمان نیز چندین موتور جست‌جوی دیگر را در دستور کار حمایت قرار داده می‌تواند در مقابل این ابرشرکت‌ها ایستادگی کند؟ آیا روش مقابله با گوگل ایجاد سرویس‏‌های متعدد موتورهای جستجو و رونمایی چندباره از آنها است؟ از این نکته نیز نباید غافل شد که در نهایت هر کاربر ایرانی می‌تواند با یک جست و جوی ساده در موتور جستجوی وطنی و مقایسه آن با نتیجه جست و جو در گوگل اجنبی متوجه تفاوت این سرویس‌ها شود.

النون

در سرویس پست الکترونیکی وضعیت کمی بهتر است. پست‏های الکترونیکی مانند »النون«  توانسته‌‏اند با عوض کردن زمین بازی و به کارگیری سرویس پیامک اپراتورهای مخابراتی داخل کشور، سرویسی قابل توجه و مناسب عرضه کند که مورد استقبال کاربران قرار گیرد. در واقع اولین قدم نوآورانه این پست الکترونیکی در طراحی و ارائه‌ی این سرویس ایمیل، یکپارچه کردن دو سرویس پراستفاده توسط کاربران است: ایمیل و پیام کوتاه (فعلا همان پیامک مخابراتی و در آینده انواع دیگر پیام کوتاه). در واقع النون توانسته است با ارائه سرویسی اضافه‏تر و با ثبات، استقبال عمومی را جلب کند و امیدوار است بتواند در کشورمان یاهو و جی میل را به زانو درآورد.

با این تفاسیر سوال اینجاست که شورای راهبری چه تصمیماتی می‌تواند بگیرد که منجر به رونق‏گیری سرویس‏های اینترنتی داخلی در مقابل سرویس‏های پرتوان غربی شود؟

برای پاسخگویی به این سوال بر آن شدیم تا به نمونه‌ای موفق در این زمینه که اخیراً فضای مجازی کشور ویتنام را تحت تأثیر خود قرار داده است بپردازیم. محصولی که به گواهی آمارهای معتبر توانسته تنها ظرف دو سال، گوگل را در خاک ویتنام زمین‌گیر کند و رتبه‌ی اول بازدیدهای اینترنتی در آن کشور را از آن خود کند. شرکتی نوپا و دانش‌بنیان به نام Coc Coc توانسته

سرویس‌هایی از قبیل موتور جستجو، مرورگر و سامانه مکان‌یابی را با کیفیتی درخور تحسین، به مخاطبان ویتنامی اهدا کند و اعتماد آنان را به خود جلب نماید.

این شرکت چه راهی را در پیش گرفته و چگونه به این موفقیت دست یافته است؟ آیا برای ایجاد این سرویس بومی نیز شورایی راهبردی در کشور ویتنام تشکیل شده و مسئولان دولتی برای آن تعیین تکلیف کرده‌اند؟ ویژگی‌های این سرویس بومی، چه بوده است که مردم یک کشور را قانع کرده تا از این محصول استفاده کنند؟

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

مکالمه‌ی مشهوری بین یکی از موسسان گوگل، لری پیج و مدیر عامل وقت آن شرکت، اریک اشمیت در سال ۲۰۰۴ منتشر شد که بلند پروازی گوگل را نشان می‌دهد. در هنگام بحث در مورد توسعه‌ی بین‌المللی این شرکت، اشمیت از پیج می‌پرسد که گوگل را تا چه حد باید توسعه دهیم؟ پیج در پاسخ می‌گوید:

مایکروسافت چند کارمند دارد؟

زمانی که به او گفته می‌شود مایکروسافت ۲۵ هزار کارمند دارد او در پاسخ می‌گوید:

گوگل باید یک میلیون کارمند داشته باشد.

این انگیزه‌ی بی‌پایان موسسان گوگل امروز نیز بار دیگر با تغییرات ساختاری بسیار در این شرکت و تاسیس هلدینگ آلفابت، به نمایش گذاشته شد. زمانی که این روند کامل شود گوگل در واقع زیر مجموعه از یک کمپانی با نام آلفابت خواهد شد. آلفابت نیز در واقع هلدینگی خواهد بود که رویاهای گسترده‌ی برین و پیج را به واقعیت نزدیک‌تر خواهد کرد. لری پیج نیز از سمت مدیر عاملی خود در گوگل کنار رفته و ساندار پیچای جای او را در این سمت خواهد گرفت.

گوگل ابتدا کار خود را به عنوان یک موتور جستجو آغاز کرد و سپس فعالیت‌های خود را بسیار گسترده‌تر کرد. مقر اصلی این کمپانی در کالیفرنیا است و محصولات اینترنتی معروف بسیاری را نیز معرفی کرده است که از آن جمله می‌توان به یوتیوب، اندروید و جیمیل اشاره کرد. این شرکت پروژه‌های بسیاری از جمله ساخت ماشین‌های بدون سرنشین و افزایش طول عمر انسان را نیز آغاز کرده است و در حال کار بر روی آن‌ها است.

پیج و برین معتقد هستند که این محصولات بسیار گسترده و متنوع شده‌اند و یک کمپانی توانایی اداره‌ی تمامی آن‌ها را ندارد. آن‌ها می‌گویند پروژه‌های مختلف نیاز به رهبران متفاوت، فرهنگ شرکتی متفاوت و منابع مختلف دارند. بنابراین آن‌ها تصمیم به تاسیس شرکتی با نام آلفابت گرفتنه‌اند که بر تمامی زیرمجموعه‌ها نظارت داشته و در عین حال هر کدام مستقل نیز باشند. پیج در بخشی از نامه‌ی خود در این رابطه می‌گوید:

ما معتقدیم که گذر زمان باعث می‌شود تا کمپانی‌ها از توجه به محصولات خود غافل شوند و با ایجاد تغییرات کوچک در آن‌ها فعالیتشان را ادامه دهند. اما در صنعت فناوری که ایده‌های انقلابی آینده‌ی پیشرفت را رقم می‌زنند، باید به جایگاه کنونی خود بسنده نکرده و همواره در تلاش باشید.

پیج معتقد است تقسیم امپراطوری گوگل به بخش‌های مستقل و تخصصی می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا رو به جلو پیش بروند و پیشرفت‌های بزرگ آینده در فناوری را رهبری کنند.

مدیر عامل جدید گوگل کیست؟

BBlD7jw.img 1600x1200

مدیر عامل جدید گوگل ساندار پیچای است که از سال ۲۰۰۴ میلادی در این شرکت حضور دارد. سال گذشته، دگرگونی‌های مدیریتی باعث شد تا او دست راست لری پیج شود.

پیچای در گذشته مدیریت بسیاری از محصولات گوگل را بر عهده داشته است. او رهبری پروژه‌ی گوگل کروم را بر عهده داشت که در سال ۲۰۰۸ معرفی شد و امروزه محبوب‌ترین مرورگر وب است. بسیاری معتقد هستند که مرورگر کروم سکوی پرتابی برای پیچای بود. او با موفقیت در این پروژه یکی از سریع‌ترین رشدها را در تاریخ صنعت فناوری انجام داد و در واقع راه صد ساله را یک شبه رفت. پیج در مورد او می‌گوید:

ساندار مدتی است در واقع از زبان من سخن می‌گوید و حتی در برخی موارد بهتر از من نیز سخنانش را بیان می‌کند. ما از کار با یکدیگر لذت می‌بریم. او پس از آن که مسئولیت ساخت و مهندسی کسب و کار اینترنتی ما را در مهر ماه سال گذشته بر عهده گرفت، به صورت چشم‌گیری پیشرفت کرده است.

لری پیج و سرگی برین چه مسئولیتی بر عهده خواهند داشت؟

BBlCQQL.img 1600x1200

پیج مدیر عامل آلفابت و برین رئیس آن خواهند بود. پیج امیدوار است است تا تغییرات زیرساختی جدید باعث شوند او و برین بر روی مسائل بزرگ‌تر متمرکز شوند. البته در حال حاضر منظور از مسائل بزرگ‌تر مشخص نیست. پیج در این باره می‌گوید:

مدل ما این گونه است که هر بخش از کسب و کار ما توسط یک مدیر عامل قدرتمند اداره شود و من و برین نیز در زمان نیاز در خدمت آن‌ها باشیم. من و برین بودجه‌ی هر بخش را مشخص کرده و بر عملکرد آن‌ها نظارت خواهیم داشت تا بازده خوبی داشته باشند.

مهم‌ترین بخش از فعالیت پیج و برین کار بر روی پروژ‌های جدید خواهد بود. مانند بسیاری از موسسان و ایده‌پردازان قوی، این دو نفر نیز تمایل دارند تا کارهای جدیدی آغاز کنند و به مدیریت محصولات به نتیجه رسیده، علاقه‌ای نشان نمی‌دهند. ساختار جدید به آن‌ها اجازه خواهد داد تا به صورت منظم پروژ‌های جدید ارائه داده و کارمندان جدید برای انجام آن‌ها استخدام کنند. برین می‌گوید:

هدف ما تبدیل این کمپانی به یک برند تجاری با محصولات متعدد نیست. هدف این است که شرکت‌های زیرمجموعه‌ی آلفابت استقلال داشته و برندهای خود را به شهرت برسانند و موفق شوند.

آلفابت چگونه ساخته خواهد شد؟

از دید یک سهام‌دار گوگل، آلفابت در واقع نام جدید این شرکت است. سهام گوگل به سهام آلفابت تغییر نام خواهند داد و سهام‌داران فعلی گوگل نیز سهمی در شرکت آلفابت خواهند داشت.

جزئیات کامل در مورد تغییرات و ساختار آلفابت ارائه نشده است؛ اما پیج به مواردی که ممکن است از گوگل جدا شده و مستقل شوند و تحت نظر آلفابت قرار بگیرند اشاره‌های کرده است که از آن جمله می‌توان به بخش‌های زیر اشاره کرد:

  • Calico، پروژه‌ی افزایش عمر انسان‌ها
  • آزمایشگاه ایکس گوگل، که در زمینه‌هایی مانند پروژه‌ی Wing که مربوط به پهپادها است، فعالیت دارد
  • شاخه‌های سرمایه‌گذاری گوگل
  • بخش تحقیق در مورد علوم زیستی که بر روی پروژ‌هایی مانند لنز تماسی حسگر گلوکز کار می‌کنند

این اتفاق چه تاثیری بر روی کاربران گوگل خواهد داشت؟

gty google alphabet wg 150810 16x9 992 1600x1200

تاسیس آلفابت، در کوتاه مدت تاثیری بر کاربران فعلی گوگل نخواهد داشت. غالب سرویس‌هایی که بیشترین استفاده را دارند تحت نظر گوگل به کار خود ادامه خواهند داد و عملکردشان نسبت به گذشته تغییری نخواهد کرد.

البته آلفابت در طولانی مدت و با عملی شدن پروژهایی مانند افزایش عمر انسان‌ها می‌تواند بر روی نسل بشریت نیز تاثیرگذار باشد. البته به نتیجه رسیدن این پروژه شاید دهه‌ها به طول بینجامد. به احتمال زیاد پیج و برین نیز می‌دانند که بسیاری از پروژه‌های بزرگ و بلندپروازانه‌ی آلفابت رنگ واقعیت به خود نخواهند دید؛ اما حتی اگر برخی از آن‌ها به واقعیت بپیوندند می‌توانند تاثیرات بسزایی بر زندگی انسان‌ها بگذارند.

زومیت

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

به گزارش فنافر، چهار سال و یک ماه از رونمایی شبکه اجتماعی گوگل‌پلاس گذشته است. تقریباً همه باور کرده‌اند نام این سرویس نیز باید به فهرست پروژه‌های شکست‌خورده گوگل اضافه شود. حتا در یک دوره‌ای گوگل‌پلاس به شهر ارواح دنیای اینترنت شهره یافته بود چون هرکسی در آن یک حساب کاربری داشت ولی هیچ فعالیتی نمی‌کرد. برخی از کاربران یادشان رفته در گوگل‌پلاس حساب کاربری دارند و اگر به سختی یادشان بیاید که از همان نام ایمیل خود برای نام کاربری استفاده کردند، رمزعبور را هرگز به خاطر نخواهند آورد.

«گوگل هنگامی که گوگل‌پلاس را معرفی کرد، فریاد زد کشنده شبکه‌های اجتماعی دیگر و به طور خاص فیس‌بوک است. بهتر است بگوییم تنها هدف تعریف شده برای گوگل‌پلاس همین بود: سرنگونی فیس‌بوک.»

نام گوگل‌پلاس با نام Vic Gundotra عجین شده است. مهندس تاجرمآب هندی که بسیاری موسس و معمار ارشد گوگل‌پلاس می‌خوانندش و البته عامل شکست این شبکه اجتماعی! گوندوترا در دوره‌های مختلفی کارمند شرکت گوگل بود و در آخرین حضورش به عنوان سخنگوی این شرکت، لری پیج از موسسان گوگل را متقاعد کرد دوباره بعد از یک دهه دوری، به راس مدیریت گوگل برگردد و به عنوان مدیرعامل از سال ۲۰۱۱ مشغول به کار باشد. کارمندان گوگل گوندوترا را یک شخصیت کاریزماتیک و سیاسی می‌دانند که در جلسات مدیریتی خیلی خوب سخنرانی کرده و توجه مدیران ارشد را به سوی ایده‌ها و نظرهایش جلب می‌کند. یکی از مدیران اجرایی سابق گوگل با قاطعیت می‌گوید: «وی یک باگ ثابت در گوش لری بود و مدام تکرار می‌کرد “فیس‌بوک آمده است تا ما را نابود کند؛ فیس‌بوک آمده است تا ما را نابود کند”. من مطمئن هستم ویک آن‌قدر لری را ترساند تا بالاخره مجبور به واکنش شد و گوگل‌پلاس را راه‌اندازی کرد.» جالب است همین آقای ویک گوندوترا وقتی مطمئن می‌شود گوگل‌پلاس یک پروژه شکست خورده است و به سوددهی نمی‌رسد، در ۲۴ آوریل ۲۰۱۴ از گوگل جدا می‌شود.

 vic-gundotra-640x418

داریم درباره تصمیم‌گیری‌های مدیریتی سال ۲۰۱۰ این شرکت صحبت می‌کنیم؛ برهه‌ای که هیچ چیزی و هیچ کسی گوگل را تهدید نمی‌کرد یا نمی‌توانست تهدید کند. این شرکت غول و قدرت اول بلامنازع اینترنت و وب بود. سال‌های طولانی روی کاربران آنلاین سلطه داشته و اکنون نیز با پلتفرم موبایل اندروید سعی می‌کرد به یک بازیگر بزرگ در بازار گوشی‌های هوشمند تبدیل شود. در سراسر جهان از سرویس گوگل‌مپ او استفاده می‌کردند و میلیون‌ها کتاب را ایندکس کرده و تازه شروع به ساخت خودروهای خودران کرده بود. گوگل در عرصه‌های بسیار زیادی به موفقیت رسیده و فقط در یک حوزه شکست‌های پی در پی را تجربه کرده بود: شبکه‌های اجتماعی. با یک جست‌وجوی ساده در اینترنت می‌توانید فهرست بلندی از شبکه‌های اجتماعی که به دست این شرکت ساخته و بعد تعطیل شدند را پیدا کنید. در سال ۲۰۰۴، Orkut چند روزی قبل از فیس‌بوک راه‌اندازی شد و به سرعت نیز به فراموشی سپرده شد. Reader یک فیدخوان محبوب بود که در سال ۲۰۰۵ افتتاح شد و در سال ۲۰۱۳ بسته شد. Wave یک شبکه ارتباطی بود که در ژانویه ۲۰۱۲ شروع به کار کرد و سی آوریل ۲۰۱۲ به بایگانی سپرده شد. Buzz نیز یک شبکه اجتماعی نگون‌بخت بود که برای جی‌میل ساخته شده ولی خیلی زود به مشکلات حقوقی برخورد کرد و در سال ۲۰۱۰ بسته شد.

در این سال‌هایی که گوگل به طور تصادفی یک شبکه اجتماعی به راه می‌انداخت و به طور تصادفی شکست می‌خورد، فیس‌بوک در حال رشد و بزرگ شدن بود. در سال ۲۰۱۰، ارزش سهام فیس‌بوک برابر ۱۴ میلیارد دلار با ۵۰۰ میلیون کاربر(حساب‌های کاربری با نام واقعی، تاریخ تولد، عکس‌های خانوادگی و شبکه‌ای از اخبار) بود. در این زمان، گوگل شرکتی بسیار بزرگ‌تر از فیس‌بوک با ارزش بازاری تقریباً ۲۰۰ میلیارد دلاری است. چیزی که گوگل از دست داد، زمان و کارمندانش بود. کارمندان پروژه‌های شبکه‌های اجتماعی تعطیل شده یکی پس از دیگری از این شرکت خارج و مستقیماً به استخدام فیس‌بوک درمی‌آمدند. پاول آدامز یکی از همین کارمندان است. پاول جزو طراحان گوگل‌پلاس و ایده Circles بود که بعداً به تیم توسعه‌دهندگان فیس‌بوک می‌پیوندد. وی می‌گوید در حالی که فیس‌بوک یک تهدید جدی برای ما بود، روی شبکه اجتماعی Google Buzz دچار اشتباه شدیم و نمی‌دانستیم اکنون چه‌کار باید کرد.

 ظهور و سقوط گوگل‌پلاس

گوگل هنگامی که گوگل‌پلاس را معرفی کرد، فریاد زد کشنده شبکه‌های اجتماعی دیگر و به طور خاص فیس‌بوک است. بهتر است بگوییم تنها هدف تعریف شده برای گوگل‌پلاس همین بود: سرنگونی فیس‌بوک. گوگل اخیراً اعلام کرده است در پی اشکال‌زایی عمده و سراسری این پروژه است و به طور خاص «اشتراک‌گذاری آنلاین» است. یعنی می‌خواهد موانع اصلی ارتباط این شبکه را با دیگر سرویس‌های گوگل برطرف کند تا هر کاربری با ورود به گوگل‌پلاس بتواند با سرویس‌های دیگر نیز به راحتی در تعامل باشد؛ مثلاً همزمان با یوتیوب اطلاعات تبادل کند.

این اظهارات گوگل به خوبی نشان می‌دهند که این شرکت هنوز در سردرگمی تعیین تکلیف شبکه اجتماعی است که با بلندپروازی راه‌اندازی کرد ولی خیلی زود فهمید کلافی پیچ در پیچ است که خودش نیز وسط آن گرفتار شده است. رویکرد جدید گوگل این است که هر کسی در دنیا را با ترفند اشتراک‌گذاری آنلاین عکس و ویدیو به سوی گوگل‌پلاس هل بدهد. بردلی هورویتز، مدیر گوگل‌پلاس در آخرین پست وبلاگش عنوان می‌کند گوگل اوایل امسال روی سرویس‌های محبوبی مانند Photos و Hangouts تغییر رویکرد و نگرش داده و مشغول کار دوباره روی آن‌ها است تا شاید بتواند این‌ سرویس‌ها را به عنوان یک هسته مرکزی متصل‌کننده کاربران به یکدیگر روی گوگل‌پلاس فعال کند و از این طریق بتواند تجربه شبکه اجتماعی جدید و جذابی برای آشتی کاربران خلق کند. به نظر می‌رسد گوگل خیلی دیر متوجه شده ابتدا باید اهدافی کوچک و عملیاتی برای سرویس‌ها و شبکه‌های اجتماعی‌اش تعریف کند و بعد به سراغ آرمان‌های بزرگ برود. گوگل پلاس به یک شاه‌بیت مورد علاقه در صنعت فناوری تبدیل شده است اما پشت‌سرش موضوع‌هایی مهم و تکان‌دهنده وجود دارد. در ماه گذشته، گفت‌وگوهایی با تعدادی از کارمندان و تحلیل‌گران گوگل انجام گرفته است و آن‌ها به شرط ناشناس ماندن و فرار از مجازات؛ اعتراف کردند در سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ به شدت مشغول گول زدن و ترساندن گوگل از فیس‌بوک با هدف ربودن کارمندان، تبلیغات و کاربران بودند. گوگل وقتی متوجه این جریان خزنده داخلی در شرکت‌اش و در میان کارکنان‌اش می‌شود، همه توان خود را بسیج کرده و به مقابله می‌پردازد ولی در مقابل یک شرکت استارت‌آپ جوان ناشیانه عمل می‌کند.

larry-page-640x393

گوگل‌پلاس بدون هیچ‌گونه برنامه یا طرح مشخصی برای متمایز بودن از فیس‌بوک راه‌اندازی شد. در واقع، شرط‌بندی روی یک رهبر کاریزماتیک با یک چشم‌انداز ناقص و نادیده گرفتن نیاز به یک کشش در شبکه‌های اجتماعی بود. به همین دلیل، بسیاری از کاربران گوگل‌پلاس هیچ بهانه یا دلیلی برای سر زدن به آن نداشتند و مانند مردمان مرده یک شهر تصور می‌شدند که میان هر کدام‌شان دیواری بزرگ کشیدند. مرگ آهسته گوگل‌پلاس به خوبی تصویری از یک شرکت بزرگ فناوری را نشان می‌دهد که وقتی با تهدیدی روبرو می‌گردد، شروع به تلاش می‌کند و بعد در این نوآوری شکست می‌خورد. پروژه گوگل‌پلاس منجر به برخی سرویس‌های خلاقانه جدید برای گوگل شد ولی هیچ‌گاه در قامت یک شبکه اجتماعی نتوانست ظاهر شود و تهدیدی برای رقبا محسوب گردد. اکنون، فیس‌بوک بیش از ۱٫۴ میلیارد کاربر و ارزش بازاری کمی بیشتر از نصف ارزش بازار گوگل را دارا است. هنوز فیس‌بوک مشغول ربودن کارمندان گوگل است. این شرکت به همراه توییتر روش‌هایی برای کاهش سهم بازار گوگل از تبلیغات آنلاین پیدا کردند.

 «وقتی گوگل‌پلاس رونمایی شد، همه با هم گفتیم “اینکه شبیه فیس‌بوک است؛ پس ایده بزرگ پشت سر آن کجاست؟ فقط یک شبکه اجتماعی است”»

یکی دیگر از مدیران محصول سابق گوگل که در پروژه گوگل‌پلاس نیز فعالیت داشته می‌گوید:« گوگل‌پلاس با یک هویت گسسته و درهم‌ریخته ساخته شد و گراف اجتماعی که به دور تمامی محصولات و سرویس‌های گوگل تنیده شده و کاربر باید با این هویت لاگین کند.» او می‌گوید گوگل نمی‌تواند تشخیص بدهد مقصد بعدی کاربران روی شبکه‌های اجتماعی کجاست و سرویس‌ها و محصولات به کجا هدایت شوند ولی فیس‌بوک در این موضوع مهارت دارد. کنت والکر، یک مشاور عمومی گوگل در یک جسله با مدیران کسب‌وکارهای آلمانی درباره گوگل‌پلاس جزئیات زیادی را پرده‌برداری می‌کند و از شبکه‌های اجتماعی به عنوان یکی از نام‌های درون فهرست بلند پروژه‌های ناموفق گوگل نام می‌برد.

مارس صد روزه

گوگل برای راه‌اندازی شبکه اجتماعی‌اش تلاش زیادی کرد و تمام سرمایه و امکانات خود را به کار گرفت. تعریف یک پروژه با کدنام Emerald Sea و جدول زمانی کاری ۱۰۰ روزه برای رونمایی به همراه اختصاص کامل یک ساختمان مخفی و انتقال مدیرعامل و کارکان به آن‌جا همگی از عزم جدی یک شرکت فناوری برای نمایشی بزرگ خبر می‌دهند. گوندوترا در سال ۲۰۱۱ هنگام گفت‌وگو با نشریه وایرد قبل از رونمایی گوگل‌پلاس می‌گوید: «ما در حال تبدیل کردن گوگل به یک مقصد بزرگ اجتماعی در سطح و مقیاس بسیار وسیع هستیم که تا کنون سابقه نداشته است. در حال درخواست سرمایه‌گذاری بیشتر و همین‌طور نیروی انسانی بیشتر هستیم؛ به طوری که برای هیچ پروژه دیگری سابقه نداشته است.» متاسفانه این روزها گوندوترا به ایمیل‌هایی که درباره گوگل‌پلاس می‌پرسند، جواب نمی‌دهد و خود شرکت گوگل نیز پاسخ‌گو نیست. یکی از کارمندان سابق گوگل درباره سرعت و سختی کار در ماه‌های اولیه شروع پروژه گوگل‌پلاس می‌گوید: «یک دیوانگی مطلق بود. بهترین روش برای موفقیت در اکوسیستم ویک این است که سریع باشید. او روی تلاش و فعالیت کارکنان به شدت تعصب دارد و نیاز دارد روی یک استراتژی کار زیادی انجام شود.»

Screen-Shot-2015-07-28-at-10.23.31-AM

برای کارمندان بخش‌های دیگر گوگل، رویکرد این شرکت نسبت به گوگل‌پلاس کاملاً رادیکالی به نظر می‌رسید. چون غالب پروژه‌های گوگل در مقیاس کوچکی شروع شده و به طور ارگانیک توسعه یافته یا از درجه اهمیت بالاتری برخوردار شدند. شبکه Buzz که شاید سلف اضطراری گوگل‌پلاس باشد، به سختی ده کارمند استخدام کرد اما گوگل‌پلاس برای شروع بیش از هزار کارمند را از بخش‌های مختلف گوگل به درون خودش جذب کرد. یکی از کارمندان گوگل می‌گوید: «نمی‌دانستیم مهندسان ما سر از کجا درمی‌آوردند!». گوگل به شکل استادانه‌ای سیستم ویدیوکنفرانس داخلی شرکت را به بخش‌های مختلفی مجزا کرده و کارمندان این بخش‌ها را روی سیستم ویدیوچت Google+ Hangouts متمرکز می‌کند. این کارمندان در صورت موفقیت پاداش خوبی می‌گرفتند. در این برهه، گوگل به شدت پنهان‌کاری می‌کرد و دست به وضع قوانین و سیاست‌هایی می‌زد که در گذشته سابقه نداشته است. همه‌چیز زیر نظر مستقیم مدیرعامل راهبری می‌شد. انگار گوگل به تعریف جدیدی از خود رسیده بود و آن «هر چیزی مجزا از بقیه» بود.

google-plus-stream

محصول نهایی، در ۲۸ ژوئن ۲۰۱۱ رونمایی شد و شامل چندین ویژگی جدید و بدیع بود: Circles برای گروه‌بندی مخاطبین و سفارشی‌سازی اطلاعاتی که باید به اشتراک گذاشته شود، Hangouts برای گروه‌های چت ویدیویی و Photos که شامل ابزارهای ویرایش عکس مناسبی بود. با این حال، کاربران گوگل، رسانه‌ها و حتا خود کارمندان گوگل خیلی زود به این نتیجه رسیدند که گوگل‌پلاس چیزی شبیه فیس‌بوک است با کمی ویژگی‌های به عاریت گرفته شده از توییتر. یکی از کارمندان سابق گوگل می‌گوید: «وقتی گوگل‌پلاس رونمایی شد، همه با هم گفتیم “اینکه شبیه فیس‌بوک است؛ پس ایده بزرگ پشت سر آن کجاست؟ فقط یک شبکه اجتماعی است”». کارمند دیگری می‌گوید: « بعد از این همه هیاهو ما در پایان چیزی را دیدیم که بسیار عادی توسعه داده شده بود.»

 واقعاً کار نمی‌کند

بسیاری از کارمندان تیم توسعه گوگل‌پلاس مدعی بودند یک شبکه اجتماعی جدید با سازمان‌دهی اطلاعات متفاوتی ساختند که دیگر شبکه‌های اجتماعی را به مبارزه می‌طلبد ولی همیشه احساس و ادراک کاربر درست قضاوت می‌کند. تصورهای اولیه این بود که گوگل با میلیاردها کاربری که در اختیار دارد، به راحتی می‌تواند در فاز اول چندین میلیون عضو داشته باشد. یکی از کارمندان سابق گوگل دراین باره می‌گوید: «اگر شما به طور واضح و روشنی نگاه می‌کردید، متوجه می‌شدید مردم تمایلی به ارسال کامنت ندارند، دوباره به سراغ این سرویس برنمی‌گردند و واقعاً محصولی نیست که قابلیت درگیر شدن با کاربر را داشته باشد. بعد از شش ماه این احساس به وجود آمد که این سرویس واقعاً کار نمی‌کند.»

google+-birthday-640x386

برخی‌ها تقصیر را به گردن ساختار بالا به پایین (top-down) گوگل‌پلاس انداختند و اینکه تیم رهبری این پروژه موفقیت را تنها در ساختن یک شبکه اجتماعی دیدند. شکست‌ها و اطلاعات ناامیدکننده پروژه اصلاً دیده نمی‌شد. یکی از کارمندان گوگل می‌گوید: «اعتقاد ذهنی ما این بود که همیشه به یک ویژگی خارق‌العاده برای اوج گرفتن نیاز داریم.» گوگل طی چند سال بعدی سعی کرد سرویس ویدیو hangout را بهبود ببخشد و برخی قابلیت‌های هوشمند بدان اضافه کند. همچنین، الگوریتم‌های ویرایش تصاویر و امکانات جست‌وجوی هوشمند را به گوگل‌پلاس اضافه کند. این کارها کمی نظرات منفی پیرامون این شبکه اجتماعی را تغییر داد و باعث ستایش گوگل شد ولی فقط کمی اوضاع را بهتر کرد. به نگاهی به گذشته، چندین کارمند و تحلیل‌گر این پروژه اعتقاد دارند ویژگی‌ها و رویکردهایی مانند موبایل و پیغام‌رسانی که توسط فیس‌بوک به خوبی درک و اجرا شدند، توسط تیم مدیریتی گوگل شناسایی نشدند و هیچ کار متمرکزی روی آن‌ها انجام نشد. مجموعه‌ای از برنامه‌های کاربردی مستقل به جای یک شبکه اجتماعی می‌توانست موفقیت کسب کند. طرحی که فیس‌بوک از خارج از مجموعه خود دزدید و بعد پیاده‌سازی‌ کرد. آدامز از کارمندان سابق تیم توسعه گوگل‌پلاس می‌گوید: «اکنون، چه کسی احساس می‌کند فیس‌بوک یک شبکه اجتماعی است؟ غالب مردم این سرویس را مانند یک دورهمی و سرگرمی شبانه تلقی می‌کنند و دوست ندارند ازش خارج شوند. فیس‌بوک دروازه‌های بهتری برای ارتباط مردم با یکدیگر باز کرده است و از نظر فنی نیز بهتر اجرا می‌شود. پس، مردم نیازی به یک نسخه دیگر از فیس‌بوک ندارند.»

 تخریب و بازسازی گوگل‌پلاس

در اوایل سال ۲۰۱۴، کمی کمتر از سه سال بعد از راه‌اندازی، تیم گوگل‌پلاس مجبور شدند ساختمان آرزوها را ترک و به محوطه باز دیگری اسباب‌‌کشی کنند. گوندوترا، مدیر گوگل‌پلاس نیز اعلام کرد در ماه آوریل از این شرکت جدا و «سفر جدید» دیگری را آغاز خواهد کرد. در تمام مدتی که گوندوترا ریاست بخش اجتماعی گوگل را برعهده داشت، با رفتار و تصمیم‌هایش باعث تحریک و الهام‌بخشی کارمندانش و عصبانیت کارمندان بخش‌های دیگر می‌شد. کارمندان مختلفی که به طور مستقیم با وی همکاری کردند می‌گویند مرتباً به سراغ امکانات و ملک‌های بخش‌های دیگر گوگل و تصرف‌شان به نفع گوگل‌پلاس رفته است. دوستی عمیق و نزدیکی زیاد به لری پیج باعث می‌شد در امان باشد و آزادانه هر تصمیمی در گوگل بگیرد اما این وضعیت تا زمانی ادامه داشت که گوگل‌پلاس به شهر ارواح تبدیل نشده بود و کاربران نسبت به یکپارچی با یوتیوب شاکی نشده باشند. بیش از یک سال از جدا شدن گوندوترا و گوگل‌پلاس می‌گذرد ولی هنوز دارد درباره سفر بعدیش اطلاع‌رسانی می‌کند. دو همکار بسیار نزدیک وی می‌گویند هنوز عمیقاً دوست دارد در سفر باشد و البته بسیار آرام و آسوده است. یکی از این همکاران می‌گوید: «هنوز برای بازنشستگی بسیار جوان است. او می‌خواهد کاری را انجام بدهد که دیگران نمی‌توانند.»

google-photos-640x360

دیوید بسبریس که به گوندوترا در راه‌اندازی شبکه اجتماعی گوگل کمک کرده بود؛ ریاست گوگل‌پلاس را برعهده گرفت و مدعی شد گوگل وعده کرده است برای طولانی مدت از بخش شبکه اجتماعی حمایت کند. اما تنها شش ماه پس از این ادعا، بردلی هورویتز مدیر اجرایی قدیمی گوگل جایگزین‌اش شد. هورویتز در بدو ورود تغییر رویکرد گوگل روی سرویس‌های عکس و ویدیو را با عنوان « Google Photos and Streams» مطرح کرد و تا مدت‌ها ازش هیچ خبری نبود تا اخیراً که دوباره با یک پست به نام « Streams, Photos, and Sharing» در وبلاگ‌اش خبرهای تازه‌ای درباره گوگل‌پلاس منتشر کرد. در رویکرد جدید، گوگل می‌خواهد موضوع شکست خورده استریم ویدیو را از شبکه‌های اجتماعی مجزا کند و برعکس روی دیگر ویژگی‌های بارز مانند اشتراک‌گذاری عکس متمرکز شود. هورویتز در پست‌اش می‌نویسند: «گوگل‌پلاس می‌خواهد روی انجام چیزی تمرکز کند که هم‌اکنون نیز به خوبی انجام می‌شود: کمک به میلیون‌ها کاربر در سراسر دنیا تا بتوانند با علاقه‌مندی‌شان ارتباط برقرار کنند. هر جنبه از این محصول که تا کنون نتوانسته این کار را انجام دهد، باید بتواند انجام دهد یا بازنشسته شود.»

«مرگ آهسته گوگل‌پلاس به خوبی تصویری از یک شرکت بزرگ فناوری را نشان می‌دهد که وقتی با تهدیدی روبرو می‌گردد، شروع به تلاش می‌کند و بعد در این نوآوری شکست می‌خورد.»

از صحبت‌های مدیر گوگل‌پلاس این‌طور استنباط می‌شود که گوگل در رویکرد جدید به جای تمرکز روی فیس‌بوک و تلاش برای رقابت با او، روی منابعی سرمایه‌گذاری می‌کند که بتوانند برایش محصولات اجتماعی مناسبی مانند برنامه Photos فراهم کنند. این برنامه‌ها می‌توانند مزایای زیادی برای گوگل ایجاد کنند. برایان بلاو، تحلیلگر گارتنر دراین‌باره می‌گوید: «من تصور می‌کنم در این بازه زمانی برای گوگل وجود یک شبکه اجتماعی صرف اهمیت نداشته باشد اما داشتن یک نقطه اتصال به شبکه‌های اجتماعی مهم است.» بسیاری از ما کمی محتاطانه درباره گوگل‌پلاس صحبت می‌کنیم چون پشت‌ سرش شرکتی به نام گوگل قرار دارد. خود گوگل نیز احتیاجی ندارد اعلام کند «گوگل‌پلاس مرده است». شاید چندین سال بعد، یکی از کارمندان گوگل بتواند رازهای دیگری از داستان گوگل‌پلاس را برملا کند.

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰
دومین خبرنامه سینمایی فریم منتشر شد.
از اینجا می توانید مشاهده کنید.
  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

اهمیت موتورهای جستجو و خدمات پایه‌ی وب نظیر پورتال‌ها و خدمات‌دهندگان رایانامه‌ بر هیچ کس پوشیده نیست. موتورهای جستجو توانایی زیادی در جهت‌دهی به افکار عمومی در جهان دارند. آن ها می‌توانند ترتیب آمدن نتایج را تعیین کنند و از این طریق کاربران را به سایت‌های مورد نظر خودشان سوق دهند. آن‌ها همچنین اطلاعات وسیعی از کاربران‌شان در اختیار دارند و می‌توانند از آن‌ها در جهت منافع مادی خود استفاده و یا در جهت اهداف سیاسی کشورهای خود، سو استفاده نمایند.

4

علی‌رغم اینکه اکثر شرکت‌های شناخته شده در این حوزه، آمریکایی هستند اما شرکت‌های آسیای شرقی نیز توانسته‌اند به تدریج قدرت خود را به رخ رقیبان غربی خود بکشانند. بایدو[1] (با ارائه ۵۷ نوع خدمت از قبیل نقشه، دایره‌المعارف، موتور جستجو، چت، پورتال،‌ آموزش الکترونیک و ...)، تنسنت[2] (با خدماتی نظیر QQ، ویچت، بازی‌های آنلاین، پورتال و ...)، سوهو[3] (با خدماتی نظیر موتور جستجو،‌پورتال و بازی های آنلاین و ...) و سینا[4] (با خدماتی نظیر میکروبلاگ) از جمله شرکت‌های چینی هستند که به رقابت با شرکت‌های غربی پرداخته‌اند و توانسته‌اند بازار این کشور را از چنگ شرکت‌های امریکایی در آورند. اما این همه‌ی ماجرا نیست. شرکت‌های چینی حالا چشم به بازارهای خارج از محدوده‌ی جغرافیای خود دوخته‌اند و بازارهای رو به رشد شرکت‌های در حال توسعه را هدف گرفته‌اند. در این گزارش به اجمال به بررسی دو نمونه از حضور شرکت بایدو در بازارهای برزیل و مصر  و نیز فناوری نوظهوری که این شرکت در حال برنامه‌ریزی و تلاش برای توسعه آن است، خواهیم پرداخت.

بایدو؛ شرکتی که در زمانی مناسب ایجاد و تقویت شد

کمپانی عظیم بایدو به هیچ وجه برای فعالان فضای مجازی، ناشناخته نیست. شرکتی که تقریباً همراه با گوگل، تاسیس شد و به دنبال اختلافات گوگل با دولت چین بر سر موضوع فیلترینگ، قوت گرفت. این موتور جستجوی بومی امروزه توانسته یکه‌تاز عرصه جستجوی اینترنتی در بازار پر رونق چین شده و درصد بالایی از مشتریان و تبلیغ‌دهندگان را به سوی خود جذب کند. جامعیت، طراحی زیبا و چشم‌نواز و کیفیت بالای خدمات، سهم بایدو از بازار جستجوی اینترنتی در چین را به بیش از 65% رسانده است.

جستجو تنها یکی از خدمات بایدو است. از بانک مقالات بایدو گرفته که تعداد مقالات چینی‌اش بیشتر از تعداد مقالاتی است که ویکی‌پدیا به زبان انگلیسی دارد، تا بازی‌های آنلاین و فرهنگ لغت و انواع دیگری از خدمات نیز توسط بایدو ارائه می گردد. بایدو در سپتامبر سال 2011 ششمین سایت پربازدید دنیا و پربازدید ترین سایت چین لقب گرفت و در حال حاضر نیز با بیش از 530 میلیون کاربر، در رده پنجم پربازدیدترین سایت های دنیا قرار دارد. بایدو‌ با سهم بازاری برابر با 16.49% پس از Google، ‌بیشتر از هر موتور جستجوی دیگری در دسکتاپ ها مورد استفاده قرار می گیرد.
همانطور که در نمودارهای زیر ملاحظه می‌شود، بایدو یکی از شرکت‌های پیشتاز در آسیاست و قدرت و نفوذ آن در چین به آن اندازه است که گوگل برای حضور در بازار چین حاضر شده تمامی شرط و شروط دولت چین را در زمینه محتوای ارائه شده به کاربران بپذیرد. این وب‌سایت همچنین در کشور کره‌جنوبی رتبه 5، در هنگ کنگ رتبه 6 و در کشور ژاپن رتبه 21 برترین وب‌سایت‌های اینترنتی را به دست آورده است و حتی جایگاه آن در کشور آمریکا 142 است و همچنان به رشد خود ادامه می‌دهد.

4

4
البته انتقاداتی نیز به بایدو به دلیل معرفی نرم افزارهای قفل شکسته وارد شده است. به طور نمونه،اگر در سایت  بایدو عبارت «Photoshop CS3» را جست و جو کنید، سه نتیجه نخست آن شما را به سایت هایی راهنمایی می کنند که به وسیله آن ها می توانید این نرم افزار را به صورت رایگان و قفل شکسته دانلود کنید.این درحالی است که لینک سایت رسمی واقع در چین که قاعدتاً باید در رتبه نخست قرار بگیرد در رتبه ششم این جستجوگر قرار گرفته است. این تجربه در رابطه با بسیاری دیگر از نرم افزارها مانند «Googl2008»، «Camtasia Studio AutoCad»، «Maya» و «3DS Max» نیز برای کاربران پیش خواهد آمد.

 

 

[1] Baidu

[2] Tencent

[3] Sohu

[4] Sina

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

عبارت‌های زیر، احتمالا برایتان آشنا هستند:

  • فیس‌بوک با صرف هزینه‌ای 19 میلیارد دلاری، واتس‌اپ[1] را خرید.
  • طی معامله‌ای۹۰۰ میلیون دلاری، شرکت ژاپنی راکوتن[2] ، وایبر[3] را خریداری کرد.
  • برنامک چینی وی‌چت[4]، تنها پس از گذشت دو سال از ارائه‌اش، توانسته ۴۰۰ میلیون مخاطب را به خود جلب کند.
  • اسنپ‌چت[5]، پیشنهادهای ۳ میلیارد دلاری فیس‌بوک و ۴ میلیارد دلاری گوگل را رد کرد و ارزش خود را ۶ میلیارد دلار اعلام نمود.
  • کاکائوتاک[6] که برنامکی کره‌ای است، بر روی ۹۰ درصد از گوشی‌های تلفن همراه در کره نصب شده است و روزانه بیش از 8.2 میلیارد پیامک از طریق آن مبادله می‌شود.

خبرهای بالا نشان‌دهنده‌ی نفوذ بیش از پیش برنامک‌هایی هستند که فایل‌های متنی، صوتی و تصویری را از طریق پروتکل IP به دست مخاطبان می‌رسانند. مسأله‌ای که به کابوس اپراتورهای بزرگ تلفن همراه تبدیل شده و هر روز بیشتر از دیروز،‌ از حاشیه سود آن‌ها می‌کاهد. به همین خاطر است که به این نوع برنامک‌ها و خدمات، OTT یا Over-The-Top می‌گویند: برنامک‌هایی که نه تنها با «سواری‌گرفتن» از «بستر اینترنت» و «زیرساخت‌هایی که شرکت‌های ارائه‌کننده آن» فراهم کرده‌اند،‌ خود را به سرمنزل مقصود می‌رسانند، سودهای کلانی به جیب می‌زنند بلکه حق حساب وسیله‌هایی که از آن‌ها سواری گرفته‌اند را هم آنطور که باید و شاید نمی‌دهند!

اما آیا دایره نفوذ OTTها به برنامک‌های پیامرسان محدود می‌شود؟ آیا تنها اپراتورهای مخابراتی هستند که از دست OTTها کلافه شده‌اند و برای مقابله با نفوذ روزافزونشان به تکاپو افتاده‌اند؟!

خیر!

OTTها با هوشمندی، فراست و آینده‌نگری، بازار دیگری را شناسایی کرده‌اند که نه تنها کوچکتر و نامستعدتر از بازار پیامرسانی نیست که به مراتب جذابیت‌ها و فرصت‌های رشد بیشتری را در خود نهفته دارد: بازار محتواهای تلویزیونی!

بازاری که پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۲۰ حجمی بالغ بر 750 میلیارد دلار داشته باشد!

OTTهای تلویزیونی چه هستند؟1

"نسل جدید تلویزیون‌ها". این کوتاه‌ترین -و شاید گویاترین- پاسخی است که می‌توان به سوال فوق داد. OTTهای تلویزیونی، امروز به رقابت با تلویزیون‌های کابلی، ماهواره‌ای و دیجیتال برخاسته‌اند و تا حد زیادی نیز توانسته‌اند موفق باشند. OTTها با استفاده از بستر اینترنت، محتوا را به دست مخاطبانشان می‌رسانند و افرادی که به نحوی دارای اینترنت با سرعت قابل قبولی باشند -در حد ۲ مگابیت بر ثانیه برای تماشای محتوای با کیفیت HD- مشتریان بالقوه آنها محسوب می‌شوند. آن‌ها توانسته‌اند به این سوال که «آیا می‌شود «هوشمندی اینترنت» را با «سادگی و کیفیت تصاویر تلویزیون» تلفیق کرد؟» پاسخ مثبت داده‌اند و توانسته‌اند امکانی را فراهم کنند که کاربران بتوانند در «هر زمان» و در «هر مکانی» به محتوای تلویزیونی دسترسی داشته باشند.

تفاوت OTT با IPTV چیست؟

OTTها را می‌توان نسل بعدی IPTV‌ (تلویزیون تعاملی) به شمار آورد. اگرچه OTT هم مانند تلویزیون تعاملی، از پروتکل IP استفاده می‌کند، اما از جهاتی بر برادر بزرگتر خود، ارجحیت دارد:

  1. تلویزیون تعاملی تنها بر بستر شبکه‌ای مدیریت‌شده و محلی ارائه می‌شود؛ در حالیکه OTT بر روی هر شبکه‌ای قابل ارائه است.
  2. خدمات OTT، با گیرنده‌های متنوع‌تری قابل دریافت است. OTT را می‌توان با استفاده از «تلویزیون‌های هوشمند»، «دستگاه‌های مبدل (ست‌تاپ‌باکس[7])»، «تلفن‌های هوشمند»، «دانگل‌های متصل‌شونده به تلویزیون» و «هر وسیله‌ای که به نحوی به اینترنت پهن‌باند» متصل می‌شود، دریافت نمود. به همین خاطر است که دسترسی به محتوا، در «هر زمان، در هر مکان و با هر وسیله»، شعار اصلی OTT است، اما خدمات IPTV معمولاً با ست‌تاپ‌باکس یا گیرنده‌های محدودتری قابل دریافت است.
  3. اپراتور OTTبرخلاف اپراتور تلویزیون تعاملی، درگیر مدیریت لایه‌ی شبکه نمی‌شود و تمام توان خود را متمرکز بر روی تامین محتوا و بازاریابی می‌کند.

همین مزایاست که باعث شده فراشبکه با رشدی بسیار سریع در حال منسوخ کردن IPTV باشد. جالب است بدانید با اینکه IPTV از اواخر دهه‌ی نود میلادی در جهان تجاری شده و در حدود سال 2005 میلادی به اوج خود رسیده‌است؛ در سال 2015 به تنها 163 میلیون مشترک دست خواهد یافت و این در حالی است که OTT با اینکه ده سال بعد از تلویزیون تعاملی وارد بازار شده است، تعداد مشترکان خود را در سال 2015 به 380 میلیون نفر خواهد رسانید.

[1] WhatsApp

[2] Rakuten

[3] Viber

[4] WeChat

[5] SnapChat

[6] Kakao talk

[7] Set Top Box

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

موتور جستجوی Coc Coc ، محبوب‌تر از گوگل!

ک۱مپانی ویتنامی Coc Coc در ژانویه ۲۰۱۳ موتور جستجوی رایگان خود را با انگیزه تسخیر بازار ویتنام روانه بازار کرد و علاوه بر این موتور جستجو،‌ یک مرورگر،‌ یک اپلیکیشن موبایل مبتنی بر مکان و یک سیستم تبلیغاتی مناقصه‌ای نیز ارائه نمود. موتور جستجوی Coc Coc که به عنوان جدی‌ترین رقیب گوگل در ویتنام فعالیت می‌کند،‌ توسط شرکت‌هایی چون Yandex (موتور جستجوی بومی روسیه)، Mail.ru (ارائه دهنده خدمات ایمیل و اینترنت بومی روسیه) و شرکت سرمایه‌گذاری بین‌المللی Digital Sky Technologies که یکی از سرمایه‌گذاران Facebook نیز هست،‌ حمایت می‌شود. این موتور جستجو، بزرگترین پایگاه داده ویتنام را با بیش از ۲.۱ میلیارد صفحه اینترنتی،‌ در اختیار دارد که در آن میزان داده با نام دامنه .vn و .com.vn دو برابر بیشتر از گوگل است. ادعای Coc Coc این است که در طراحی موتور جستجویش از الگوریتم‌هایی استفاده کرده که امکان جستجو به زبان ویتنامی را با کیفیت و سرعت بیشتری به کاربر می‌دهد و البته در کنار این دقت و سرعت،‌ دسترسی Coc Coc به منابع و اطلاعات محلی نیز،‌ برای آن یک مزیت رقابتی با ارزش محسوب می‌شود.

وقتی +Co Rom، گوگل کروم را به حاشیه می‌راند!
4مرورگر Coc Coc که در آوریل ۲۰۱۳ با نام +Coờ Rôm راه اندازی شد، تنها ۲ ماه پس ازمعرفی رسمی در ویتنام، از نظر تعداد کاربران، مرورگر Opera را پشت سر گذاشت و کمی بعد Safari  را هم مغلوب کرد. با توجه به آمارStatCounte در ماه فوریه ۲۰۱۴، مرورگر Coc

Coc به یکی از ۳ مرورگر برتر ویتنام تبدیل گشت.+ Coờ Rôm اخیراً توانسته است گوی سبقت را از فایرفاکس نیز برباید و پس از گوگل کروم،به پرکاربردترین مرورگر  ویتنام تبدیل شود. به گواهیسایت الکسا، در حال حاضرCoc Coc پربازدیدترین وب سایت در ویتنام  است.نسخه اولیه این مرورگر تنها برای ویندوز کامپیوترهای شخصی در دسترس بود اما به تازگی، کمپانی Coc Coc مرورگر Mac خود را نیز راه‌اندازی کرده است. اکثر ویژگی‌ها،‌ کیفیت و ثبات  Coc Coc مشابه گوگل کروم ارزیابی شده است، اما اهمیت Coc Coc  در آن است که دارای قابلیت هایی است که برای کاربران ویتنامی مناسب است. امکاناتی چون کمک تایپ اتوماتیک، دانلود سریع‌تر، توانایی دانلود صوت و تصویر از وب‌سایت‌های محبوب،‌ دیکشنری یکپارچه انگلیسی- ویتنامی و قابلیت تصحیح غلط های املایی. این ویژگیها بر ارزش Coc Coc می‌افزایند و آن را از بقیه مرورگرها متمایز می‌سازد.

نوآوری‌ها و ایده‌های مرورگر  Coc Coc

۱- اضافه‌گر خودکار آواهای زبانی ویتنامی: این قابلیت به کاربران اجازه می‌دهد تا متن خود را به زبان ویتنامی به راحتی تایپ کنند. وقتی کاربر متن خود را بدون این علامت ها و آواها تایپ می‌کند،Coc Coc  بهترین ترکیب از آواها را با توجه به متن،‌ پیشنهاد می‌دهند. این کار سرعت تایپ را حداقل، ۲۰ تا ۵۰ درصد افزایش می‌دهد.

۲- سرعت بخشی به دانلود فایل‌ها: این مرورگر می‌تواند سرعت دانلود فایل‌ها را تا ۸ برابر افزایش دهد. همچنین بر خلاف گوگل کروم و بعضی از مرورگرهای دیگر که دانلودهای ناتمام را با بسته شدن مرورگر، از بین می‌برند، Coc Coc  این قابلیت را دارد که فرآیند دانلود را ذخیره و بازسازی نماید.

۳- ذخیره فایل از وب سایت‌های معروف: Coc Coc قادر است فایل‌های صوتی و تصویری را از همه وب سایت‌های معروف، مانند YouTube، Dailymotion و ... دانلود کند.

۴- تشخیص غلط‌های املایی: Coc Coc  به طور اتوماتیک غلط های املایی زبان ویتنامی را تشخیص می دهد و با دقت ۹۴٪ آن‌ها را تصحیح و در وقت کاربران، صرفه‌جویی می‌کند. بر اساس آزمایشات، در این مورد Coc Coc  در ۹۷٪ موارد بهتر از غلط گیر گوگل کروم عمل می‌کند. طبق بررسی‌ها این ویژگی در حدود ۴ تا ۱۰ روز در سال برای کاربران صرفه جویی زمانی به دنبال دارد!

۵- لغت‌نامه‌ی یکپارچه: Coc Coc

شامل یک دیکشنری ویتنامی-انگلیسی است

که به یادگیرندگان زبان انگلیسی از سطوح

اولیه تا پیشرفته، کمک می‌کند. وقتی کاربر بر

روی یک کلمه انگلیسی دوبار کلیک کند،‌ پنجره کوچکی در سایت باز می شود که معنی و تلفظ صحیح لغت را نمایش می دهد.

4 - Copy

Nha Nha، نمونه ویتنامی Google Earth!

اپلیکیشن Nhà Nha، جدی ترین رقیب ویتنامی Google Maps و Apple Maps است.  وجه تمایز این اپلیکیشن، ارائه یک پایگاه داده بزرگ از مکان‌های محلی ویتنامی‌هاست. Nhà Nha بیش از نیم میلیون مکان را در درون خاک ویتنام و در بیش از ۱۷۱ شهر و روستا پوشش می دهد و این،‌ برگ برنده‌ای است که گوگل و اپل که هیچ گونه حضور فیزیکی در ویتنام ندارند، از آن بی‌بهره‌اند.

در بخش جستجوی Nhà Nha،‌ کاربر می‌تواند مکان مورد نظر خود را با جستجوی کلیدواژه های مربوط به مکان یا آدرس نیز بیابد. پس از یافتن مکان مورد نظر کاربر می‌تواند در صورت موجود بودن شماره تماسی برای آن مکان،‌ با آن تماس بگیرد، برای استفاده در آینده این مکان را ذخیره کند و یا حتی تنها با استفاده از یک حساب کاربری فیسبوک، به آن مکان امتیازدهی کند.

در حال حاضر بیش از ۱۰۰۰۰۰نسخه از این اپلیکیشن دانلود شده است. همچنین، Coc Coc به منظور تثبیت پیشتازی خود در رقابت با گوگل در حال کار بر روی پروژه ای با نام ”Pho Xa 360 feature“ است. این سرویس به کاربر این امکان را  می دهد که مکان مورد نظر خود را از تمام زوایا و چنان که گویی در آن مکان قرار دارد،‌ مورد بررسی قرار دهد. سرویسی درست مشابه ”Google Street View“ که تاکنون توسط گوگل در ویتنام ارائه نشده است.

4 - Copy - Copy

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

پروژهCoc Coc   تاکنون بیش از ۱۵ میلیون دلار هزینه داشته است و بیش از ۴۰۰ نفر به طور تمام وقت روی آن کار می‌کنند. مدیر عامل Coc Coc، ویکتورلاورنکو، اهل روسیه است. او و ۴۰ مهندس روس دیگر که در تیم Coc Coc فعالیت می‌کنند، پیش تر نیز سابقه رقابت با گوگل را، البته در روسیه و با موتور جستجوی Nigma داشته اند. بنابراین آن‌ها برای ورود به بازار ویتنام، ‌اعتماد به نفس و دانش لازم را در اختیار داشته‌اند. کمپانی Coc Coc توسط سرمایه گذاران روس، از جمله Digital Sky Technologies که در Facebook هم سرمایه‌گذاری کرده است، حمایت می‌شود.

4

۱۰ نفر از پژوهشگران برجسته موتور جستجوی روسی Yandex که با نسبت ۳ به ۱ در مقایسه با گوگل، بازار روسیه را در اختیار دارد با Coc Coc همکاری می‌کنند. ۴۸ نفر از کارکنان Coc Coc  ویتنامی­هایی هستند که در دانشگاه‌‌های خارج از کشور تحصیل کرده‌اند. همچنین ۱۲ نفر از نخبگان ویتنامی نیز از میان مدال آوران المپیادهای انفورماتیک و ریاضی برای کار در Coc Coc برگزیده شده اند.

4

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰

سال‌های متمادی است که در کشور ما، صحبت از راه‌اندازی خدمات پایه‌ی فضای مجازی به صورت بومی مطرح است، به طوری که واژگانی از قبیل: موتور جستجوی بومی، پست الکترونیک بومی، درگاه بومی، مرورگر بومی، سیستم عامل بومی و ضد بدافزار بومی بسامد زیادی در گفته‌های مسئولان امر در این حوزه داشته‌اند و اخیراً هم عباراتی چون شبکه‌های اجتماعی بومی و نرم‌افزارهای پیام‌رسان‌ بومی‌ به این فهرست بلند بالا اضافه شده‌اند.

در این میان، حتی برخی از مسئولان از عناوینی نظیر »گوگل فرهنگی به زبان فارسی« نیز استفاده می‌کنند و پیش‌بینی می‌کنند ظرف چند سال آینده این نسخه از گوگل در کشور راه‌اندازی می شود و نیاز کشور را در حوزه محتوای فضای مجازی به طور کامل مرتفع می‌سازد، به گونه‌ای که کاربران امکان دسترسی به تمامی محتوای مدنظر را به زبان فارسی داشته باشند. هر چند هنوز اطلاع درستی از چیستی و چگونگی پروژه‌ی اخیرالذکر در دست نیست، اما به نظر نمی‌رسد این پروژه نیز سرنوشت بهتری نسبت به پروژه‌هایی از قبیل: فخر (پروژه فراهم سازی خدمات رایانامه‌ای)، فجر (فراهم سازی موتور جستجوی بومی) و حتی Google Earth اسلامی که وزرای قبلی ارتباطات از تکمیل آن‌ها تا پایان سال 13xx (xx بستگی به سالی دارد که در آن، این وعده داده شده است!) خبر می‌دادند، داشته باشد؛ پروژه‌هایی که با حمایت‌های دولتی تعریف می‌شدند، با تعریف‌ها و وعده و وعیدهای مسئولان دولتی، ادامه می‌یافتند و در سکوت آن‌ها،‌ شکست می‌خوردند!

در یکی از تازه‌ترین این تحولات، وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات از تشکیل شورای راهبری موتور جستجوی بومی خبر داده است. شورایی که متشکل از نمایندگان پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات، سازمان فناوری اطلاعات ایران، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و سه عضو به نمایندگی از بخش خصوصی و نمایشگاهی است و وظیفه‌ی انسجام و جهت دهی، هدایت و راهبری پروژه‌های موتور جستجوی بومی برای شبکه ملی اطلاعات را با پشتیبانی کامل از خط و زبان فارسی، خدمات جستجوی دولت الکترونیک و درگاه مجتمع سازی خدمات فناوری اطلاعات بر عهده دارد.

به بهانه‌ی تشکیل این شورا بر آن شدیم تا نگاهی داشته باشیم به نمونه‌ای موفق در این زمینه که اخیراً فضای مجازی کشور ویتنام را تحت تأثیر خود قرار داده است؛ محصولی که به گواهی آمارهای معتبر توانسته تنها ظرف دو سال، گوگل را در خاک ویتنام زمین‌گیر کند و رتبه‌ی اول بازدیدهای اینترنتی در این کشور را از آن خود کند. شرکتی نوپا و دانش‌بنیان به نام Coc Coc، که توانسته سرویس‌هایی از قبیل موتور جستجو، مرورگر و سامانه مکان‌یابی را با کیفیتی درخور تحسین، به مخاطبان ویتنامی اهدا کند و اعتماد آنان را به خود جلب نماید.

این شرکت چه راهی را در پیش گرفته و چگونه به این موفقیت دست یافته است؟ آیا برای ایجاد این سرویس بومی نیز شورایی راهبردی در کشور ویتنام تشکیل شده و مسئولان دولتی برای آن تعیین تکلیف کرده‌اند؟ ویژگی‌های این سرویس بومی، چه بوده است که مردم یک کشور را قانع کرده تا از این محصول استفاده کنند؟

  • مصطفی ایمانی
  • ۰
  • ۰
خبرنامه سینمایی فریم (1) منتشر شد.
از اینجا دانلود نمایید.
  • مصطفی ایمانی